1. They're likely to hold big fire sales to liquidate their inventory.
[ترجمه گوگل]آنها احتمالاً فروش آتش بزرگی را برای انحلال موجودی خود برگزار می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها احتمالا فروش بزرگی را برای انحلال inventory برگزار خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The company was forced to have a fire sale of its assets.
[ترجمه گوگل]این شرکت مجبور شد دارایی های خود را به فروش برساند
[ترجمه ترگمان]این شرکت مجبور شد تا دارایی های خود را به آتش بیاندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The fire sale was cynical stuff, all right.
[ترجمه گوگل]فروش آتش چیز بدبینانه ای بود، بسیار خوب
[ترجمه ترگمان]فروش آتش کار زشتی بود، خیلی خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Chrysler's sales surge has not required fire sale prices.
[ترجمه گوگل]افزایش فروش کرایسلر به قیمت های فروش آتش نیاز ندارد
[ترجمه ترگمان]افزایش فروش Chrysler به قیمت فروش آتش نیاز ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. And the federal fire sale may not be limited to problem portfolios at home; there are reports that some of those entities subject to Treasury's purchase-and-resale powers may be foreign.
[ترجمه گوگل]و فروش آتش فدرال ممکن است محدود به پرتفوی های مشکل در خانه نباشد گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه برخی از آن نهادهای مشمول اختیارات خرید و فروش مجدد خزانه داری ممکن است خارجی باشند
[ترجمه ترگمان]و فروش آتش سوزی فدرال ممکن است محدود به سبدهای مشکل در خانه نباشد؛ گزارش هایی وجود دارد مبنی بر اینکه برخی از این نهادها در معرض قدرت خرید و فروش مجدد خزانه داری قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This is the fire sale of a continent lurching from the farm to the factory.
[ترجمه گوگل]این فروش آتش قاره ای است که از مزرعه تا کارخانه سرازیر شده است
[ترجمه ترگمان]این فروش آتش یک قاره است که به سوی کارخانه پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The third rally started in March, after the fire sale Bear Stearns.
[ترجمه گوگل]سومین رالی در ماه مارس، پس از فروش آتش Bear Stearns آغاز شد
[ترجمه ترگمان]سومین تظاهرات در ماه مارس بعد از فروش آتش به stearns آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The result has been a kind of national fire sale, with companies and local-government-affiliated investment companies selling off assets to meet their debts.
[ترجمه گوگل]نتیجه نوعی فروش آتش ملی بوده است که شرکت ها و شرکت های سرمایه گذاری وابسته به دولت محلی برای پرداخت بدهی های خود دارایی ها را فروخته اند
[ترجمه ترگمان]نتیجه نوعی فروش آتش ملی با شرکت هایی و شرکت های سرمایه گذاری وابسته به دولت محلی بوده است که دارایی ها را برای برآورده کردن بدهی های خود می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Products in the current fire sale!
10. So why is National still so fixated on asset fire sale failures of the past?
[ترجمه گوگل]پس چرا نشنال هنوز اینقدر روی شکستهای فروش داراییهای گذشته متمرکز است؟
[ترجمه ترگمان]بنابراین چرا ملی هنوز بر شکست های فروش آتش سوزی گذشته تمرکز کرده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Tablets of most of its competitors are gathering dust or being sold at fire sale prices, as Hewlett-Packard was forced to do when it exited the business entirely.
[ترجمه گوگل]تبلتهای اکثر رقبای خود گرد و غبار جمعآوری میکنند یا با قیمتهای فروش آتش به فروش میرسند، همانطور که هیولت پاکارد هنگام خروج کامل از تجارت مجبور به انجام آن شد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رقبای این شرکت در حال جمع آوری گرد و غبار یا فروخته شدن در قیمت فروش حریق هستند، به طوری که هیولت - Packard مجبور به انجام این کار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Everything from boxes of pencils to an aircraft carrier is to be cleared out in an emergency fire sale .
[ترجمه گوگل]همه چیز از جعبه های مداد گرفته تا یک ناو هواپیمابر باید در یک فروش اضطراری آتش سوزی پاک شود
[ترجمه ترگمان]همه چیز از جعبه مداد گرفته تا یک ناو هواپیمابر باید در یک فروش آتش اضطراری تخلیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A sovereign bailout should provide breathing space to perform a radical restructuring. But a fire sale of Irish banking assets is not the only way to cut the banks down to size.
[ترجمه گوگل]یک کمک مالی مستقل باید فضای تنفسی برای انجام یک بازسازی بنیادی فراهم کند اما فروش آتش دارایی های بانکی ایرلند تنها راه کاهش اندازه بانک ها نیست
[ترجمه ترگمان]یک طرح نجات اقتصادی باید فضای تنفس را برای انجام بازسازی اساسی فراهم کند اما فروش آتش سوزی دارایی های بانکی ایرلندی تنها راه کاهش اندازه بانک ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. BARC. L) got a $ 2 billion "windfall profit" from excess assets it took control of in the fire sale of Lehman's U. S. brokerage business a year ago.
[ترجمه گوگل]BARC ل) از داراییهای مازادی که در فروش آتشسوزی کسبوکار کارگزاری Lehman در ایالات متحده یک سال پیش کنترل آن را در دست گرفت، 2 میلیارد دلار "سود بادآورده" به دست آورد
[ترجمه ترگمان]BARC (L)۲ میلیارد دلار سود بادآورده \" از دارایی های اضافی دریافت کرد که کنترل فروش آتش سوزی of s را در دست گرفت اس یک سال پیش معاملات کارگزاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید