fire questions

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
پرسیدن پشت سرهم / سوال باران کردن / رگبار سوال
در زبان محاوره ای:
هی سوال پرسید، پشت سرهم سوال ریخت، سوال بارونش کرد
🔸 تعریف ها:
1. ( رفتاری – محاوره ای ) :
پرسیدن سریع و پشت سرهم چند سوال، معمولاً برای گرفتن اطلاعات یا تحت فشار قرار دادن طرف مقابل
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: The reporter fired questions at the minister during the press conference.
خبرنگار پشت سرهم سوال هاشو از وزیر پرسید توی کنفرانس خبری.
2. ( طنزآمیز – دوستانه ) :
وقتی کسی با هیجان یا کنجکاوی زیاد سوال های زیادی می پرسه
مثال: She fired questions at me about my trip to Iran.
هی سوال بارونم کرد درباره ی سفرم به ایران.
🔸 مترادف ها:
bombard with questions – grill – interrogate – quiz – pepper with questions

تند تند سوال کردن از کسی