finlandization

انگلیسی به انگلیسی

• neutralization of a country regarding its obedience to superpowers; impact that one powerful country can have on the policies of a smaller country close to it; (in the past) policy of impartiality by non-communist countries under the influence of the soviet union; adoption of such policy (also finlandisation)

پیشنهاد کاربران

"فنلاندسازی" یا "فنلاندیزاسیون"
به فرایندی گفته می شود که در آن کشوری قدرتمند، کشور کوچک تر همسایه ای را مجبور می سازد تا از سیاست خارجه ی پیشین خود عقب نشینی کند. البته مجاز خواهد بود تا استقلال و نظام سیاسی صوری خود را داشته باشد. این اصطلاح یعنی "تبدیل به فنلاند کردن" که اشاره ای است به نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در سیاست های کشور فنلاند در دوران جنگ سرد.
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس