1. He redoubled his speed when he saw the finishing line ahead.
[ترجمه احسان] او وقتی که خط پایان را پیش رو دید، سرعت خود را دو برابر کرد.|
[ترجمه گوگل]وقتی خط پایان را پیش رو دید سرعتش را دو برابر کرد[ترجمه ترگمان]هنگامی که خط پایان را به پایان رساند، سرعت خود را مضاعف ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I began reading with the intention of finishing the book, but I never did.
[ترجمه گوگل]به قصد تمام کردن کتاب شروع به خواندن کردم، اما هرگز این کار را نکردم
[ترجمه ترگمان]شروع به خواندن کتاب کردم، اما هیچ وقت این کار را نکردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شروع به خواندن کتاب کردم، اما هیچ وقت این کار را نکردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He put the finishing touches to his painting .
[ترجمه گوگل]او سنگ تمام گذاشت تا نقاشی خود را
[ترجمه ترگمان]کار را تمام کرد و نقاشی را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کار را تمام کرد و نقاشی را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Lucy gave up all thought of finishing the essay that day.
[ترجمه گوگل]لوسی آن روز تمام فکرش را برای تمام کردن انشاء رها کرد
[ترجمه ترگمان]لوسی تمام فکر این روز را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لوسی تمام فکر این روز را به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He raced towards the finishing line.
[ترجمه گوگل]به سمت خط پایان دوید
[ترجمه ترگمان]به سرعت به سمت خط پایان حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به سرعت به سمت خط پایان حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This painting lacks the finishing touches.
[ترجمه گوگل]این نقاشی فاقد نکات پایانی است
[ترجمه ترگمان]این نقاشی فاقد تماس های نهایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نقاشی فاقد تماس های نهایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Yesterday she was incommunicado, putting the finishing touches to her autobiography.
[ترجمه گوگل]دیروز او بی ارتباط بود و سنگ تمام گذاشتن زندگی نامه اش
[ترجمه ترگمان]دیروز او incommunicado بود، آخرین تماس خود را با زندگینامه خود به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیروز او incommunicado بود، آخرین تماس خود را با زندگینامه خود به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The last stragglers are just finishing the race.
[ترجمه گوگل]آخرین استراگلرها به تازگی مسابقه را تمام می کنند
[ترجمه ترگمان]آخرین stragglers ها دارن مسابقه رو تموم میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آخرین stragglers ها دارن مسابقه رو تموم میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After finishing his speech, he resumed his seat.
[ترجمه گوگل]پس از اتمام سخنانش دوباره به صندلی نشست
[ترجمه ترگمان]پس از آن که نطق خود را تمام کرد، دوباره نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن که نطق خود را تمام کرد، دوباره نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The deadline for finishing the project is too tight .
[ترجمه گوگل]مهلت تکمیل پروژه خیلی تنگ است
[ترجمه ترگمان]موعد اتمام پروژه بسیار تنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موعد اتمام پروژه بسیار تنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The two horses crossed the finishing line together.
[ترجمه گوگل]دو اسب با هم از خط پایان گذشتند
[ترجمه ترگمان]دو اسب از صف خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دو اسب از صف خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There was no disgrace in finishing fourth.
[ترجمه گوگل]کسب مقام چهارم شرم آور نبود
[ترجمه ترگمان]در کار چهارم هیچ رسوایی و رسوایی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کار چهارم هیچ رسوایی و رسوایی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I wish you'd stop jumping in and finishing my sentences for me all the time.
[ترجمه گوگل]کاش از پریدن و تمام کردن جملات من همیشه برای من دست می کشید
[ترجمه ترگمان]ای کاش جلوی پریدن و تموم کردن جملات من رو برای همیشه تموم می کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ای کاش جلوی پریدن و تموم کردن جملات من رو برای همیشه تموم می کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I can't see my way clear to finishing the work this year.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم راه خود را برای اتمام کار امسال روشن ببینم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم راهی برای تموم کردن کار امسال پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم راهی برای تموم کردن کار امسال پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Please send your accounts for the period finishing with 31 March.
[ترجمه گوگل]لطفا حساب های خود را برای دوره پایانی تا 31 مارس ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا حساب خود را برای پایان دوره در ۳۱ مارس ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا حساب خود را برای پایان دوره در ۳۱ مارس ارسال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید