finis

/ˈfɪnɪs//ˈfɪnɪs/

معنی: خاتمه، پایان، ختم
معانی دیگر: (لاتین) پایان، فرجام، اتمام، تمام شد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the finish; end.

جمله های نمونه

1. In finis, the author concludes the discussion and puts forward questions that remain to be further discussed .
[ترجمه گوگل]در پایان، نویسنده بحث را به پایان می‌رساند و پرسش‌هایی را مطرح می‌کند که باید بیشتر مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه ترگمان]در finis، نویسنده این بحث را به پایان می رساند و سوالاتی مطرح می کند که همچنان مورد بحث قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Thus a high quality ingot with good surface finis. is. produced.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک شمش با کیفیت بالا با سطحی خوب است تولید شده
[ترجمه ترگمان]از این رو یک شمش با کیفیت بالا با finis سطح خوب این است تولید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The story is far from complete because the finis is not yet written.
[ترجمه گوگل]داستان هنوز کامل نشده است زیرا پایان نامه هنوز نوشته نشده است
[ترجمه ترگمان]این داستان کاملا به خاطر این است که finis هنوز نوشته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Those ants that invaded my pants, finis .
[ترجمه گوگل]آن مورچه هایی که به شلوار من حمله کردند، فینیس
[ترجمه ترگمان]آن مورچه هایی که به شلوارم حمله کردند، finis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I offered this kind of careera finis year.
[ترجمه گوگل]من این نوع سال آخر کار را پیشنهاد دادم
[ترجمه ترگمان]من امسال به این نوع \"careera\" اشاره کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The experiment shows that this algorithm can finis learning phrase in very short time(usually in . . .
[ترجمه گوگل]آزمایش نشان می‌دهد که این الگوریتم می‌تواند یادگیری عبارت را در زمان بسیار کوتاهی به پایان برساند (معمولاً در
[ترجمه ترگمان]آزمایش نشان می دهد که این الگوریتم می تواند عبارت یادگیری را در زمان بسیار کوتاهی (معمولا در …)تکرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The experiment shows that this algorithm can finis learning phrase in very short time(usually in seconds).
[ترجمه گوگل]آزمایش نشان می دهد که این الگوریتم می تواند یادگیری عبارت را در زمان بسیار کوتاهی (معمولاً در چند ثانیه) به پایان برساند
[ترجمه ترگمان]آزمایش نشان می دهد که این الگوریتم می تواند عبارت یادگیری را در زمان بسیار کوتاه (معمولا در ثانیه)تکرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Qui-Gon and Obi-Wan meet Supreme Chancellor Finis Valorum, who calls upon the two Jedi in particular for future assignments.
[ترجمه گوگل]کوی گون و اوبی وان با فینیس والوروم، صدراعظم عالی، ملاقات می کنند که به طور خاص از دو جدی برای انجام وظایف آتی دعوت می کند
[ترجمه ترگمان]کسانی که توان خود را از دست می دهد، کسانی هستند که به خاطر وظایف خود در آینده به \"جدی\" یا \"ابی - وان\"، رئیس شورای عالی \"پایان\" می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It procidesreliable protection for finis hing machine, crusher and conveyer be It.
[ترجمه گوگل]حفاظت قابل اعتمادی را برای دستگاه حنجره نهایی، سنگ شکن و نوار نقاله ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه از دستگاه finis، crusher و conveyer محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's a very sad story, I was moved by the sincere feeling, I hope they can get together this life. I want to change the finis.
[ترجمه گوگل]این یک داستان بسیار غم انگیز است، من تحت تأثیر این احساس صمیمانه قرار گرفتم، امیدوارم آنها بتوانند در این زندگی دور هم جمع شوند من میخوام فینی رو عوض کنم
[ترجمه ترگمان]داستان خیلی غم انگیزی است که از این احساس صمیمانه متاثر شدم، و امیدوارم آن ها بتوانند این زندگی را به هم برسانند من میخوام \"finis\" رو تغییر بدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Besides, the mechanisms of the grafting reaction is described and the basic property off XL model modifying casein emulsion leather finis. . .
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مکانیسم‌های واکنش پیوند توضیح داده شده است و ویژگی اصلی مدل XL در اصلاح لایه‌های چرم امولسیون کازئین توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مکانیزم واکنش پیوند داده شده و ویژگی اصلی را در مدل XL با تغییر casein چرمی امولسیون زایی توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All the prices in the lists get subject to our finis confirmine.
[ترجمه گوگل]تمام قیمت‌های موجود در فهرست‌ها مشروط به تایید نهایی ما هستند
[ترجمه ترگمان]همه قیمت ها در فهرست ها در معرض دید ما قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Special selection for you of hinoki production and amount is Only one and sells that finis sake stops.
[ترجمه گوگل]انتخاب ویژه برای شما از تولید و مقدار هینوکی فقط یک است و فروش آن را متوقف می کند
[ترجمه ترگمان]انتخاب ویژه برای شما از تولید hinoki و مقدار آن تنها یک محصول است و به خاطر توقف آن به فروش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The article discussest he solutions of the problems presented in each link of construction of large -scale finis hing line in China.
[ترجمه گوگل]مقاله راه‌حل‌های مشکلات ارائه‌شده در هر پیوند از ساخت خط لوله‌ای در مقیاس بزرگ در چین را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد مشکلات ارایه شده در هر لینک از خط تولید انبوه finis hing در چین را توضیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خاتمه (اسم)
finish, termination, close, final, end, completion, conclusion, afterword, ending, closure, finis, epilogue

پایان (اسم)
cessation, finish, termination, close, limit, end, conclusion, point, period, ending, sequel, terminal, finis, surcease, finality, winding-up

ختم (اسم)
finish, termination, end, conclusion, sealing, finis, meeting of mourning

انگلیسی به انگلیسی

• end (latin)
finis means `the end'; sometimes written at the end of a book or film.

پیشنهاد کاربران

واژه لاتین finis دارای دو معناس یکی پایان یکی هدف
( لاتین ) : خاتمه، پایان، ختم، پایان، فرجام، اتمام، تمام شد

بپرس