fining

/ˈfaɪnɪŋ//ˈfaɪnɪŋ/

(آبگونه ها و فلزات و غیره) پالایش، تخلیص، ساراندن، پالش، ناب سازی، بی غش سازی، صافی کردن

جمله های نمونه

1. fining him will be a deterrent to others
جریمه کردن او عامل بازدارنده ای برای دیگران خواهد بود.

2. The government was contemplating fining anyone who was found within the island's danger zone.
[ترجمه گوگل]دولت در فکر جریمه کردن هرکسی بود که در منطقه خطرناک جزیره یافت شود
[ترجمه ترگمان]دولت در حال بررسی جریمه کردن هر کسی است که در منطقه خطر جزیره پیدا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Judge Smith threw the book at Flynn, fining him $ 6 million and giving him six years in prison.
[ترجمه گوگل]قاضی اسمیت کتاب را به سمت فلین پرتاب کرد و او را به پرداخت 6 میلیون دلار جریمه و شش سال زندان محکوم کرد
[ترجمه ترگمان]قاضی اسمیت کتاب را در فلین با جریمه ۶ میلیون دلار و دادن شش سال زندان به او انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Upward - fining channels may occur in a wide range of environments, from submarine canyon to alluvial fan.
[ترجمه گوگل]کانال‌های باریکه به سمت بالا ممکن است در طیف وسیعی از محیط‌ها، از دره زیردریایی گرفته تا مخروط افکنه، رخ دهند
[ترجمه ترگمان]رو به رو شدن کانال های رو به بالا ممکن است در گستره وسیعی از محیط ها، از دره زیر دریایی تا مخروط افکنه، رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The law against speeding is emasculated by fining offenders only five dollars.
[ترجمه گوگل]قانون مبارزه با سرعت غیرمجاز با جریمه کردن متخلفان تنها پنج دلار نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]قانون علیه سرعت با جریمه کردن متخلفان فقط ۵ دلار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rare earth metals have purifying and fining and alloying effects.
[ترجمه گوگل]فلزات خاکی کمیاب دارای اثرات تصفیه کننده و ریزه کاری و آلیاژی هستند
[ترجمه ترگمان]فلزات نایاب عناصر آلیاژی و آلیاژی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Therefore, it is very important to research fining of Pyrex flat glass.
[ترجمه گوگل]بنابراین، تحقیق در مورد ریزه کاری شیشه تخت پیرکس بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بسیار مهم است که تحقیق درباره جریمه کردن شیشه صاف Pyrex انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The disciplinary committee considered the merits of his case before fining him.
[ترجمه گوگل]کمیته انضباطی قبل از اینکه او را جریمه کند ماهیت پرونده او را بررسی کرد
[ترجمه ترگمان]کمیته انضباطی در مورد شایستگی های او قبل از اینکه او را ببیند فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An east London school has set a precedent by fining pupils who break the rules.
[ترجمه گوگل]مدرسه ای در شرق لندن با جریمه کردن دانش آموزانی که قوانین را زیر پا می گذارند، سابقه ای ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]یک مدرسه شرق لندن با جریمه کردن دانش آموزان که قوانین را می شکنند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Unfortunately, strong winds curtailed the sport on a near perfect river level carrying about four inches extra, but fining off.
[ترجمه گوگل]متأسفانه، بادهای شدید ورزش را در سطح رودخانه تقریباً عالی که حدود چهار اینچ اضافی را حمل می کرد، محدود کرد، اما باعث کاهش جریمه شد
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، باده ای شدید ورزش را در یک سطح رودخانه کامل نزدیک به حدود ۴ اینچ افزایش داد، اما جریمه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At subsequent Forest Eyres in other counties the judges were clearly determined to raise large sums by fining the forest landowners.
[ترجمه گوگل]در Forest Eyres بعدی در سایر شهرستان ها، قضات به وضوح مصمم بودند که مبالغ هنگفتی را با جریمه کردن مالکان جنگل جمع آوری کنند
[ترجمه ترگمان]در Forest بعدی Eyres در ایالات دیگر، داوران به وضوح مصمم بودند که مبالغ هنگفتی را با جریمه کردن مالکان جنگل بزرگ کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. High density dislocation pile-up lies in the interface of the matrix and the second phase, which induces the sub-structure fining of the matrix.
[ترجمه گوگل]انباشته نابجایی با چگالی بالا در فصل مشترک ماتریس و فاز دوم قرار دارد که باعث ریزش ساختار زیربنایی ماتریس می شود
[ترجمه ترگمان]تراکم بالای نابجایی تراکم در فصل مشترک ماتریس و فاز دوم است که باعث جریمه شدن زیر ساختار ماتریس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Isinglass is a product employed by the brewing industry as a fining agent for some beers - helping to ensure the final pint is clear rather than cloudy.
[ترجمه گوگل]Isinglass محصولی است که توسط صنعت آبجوسازی به عنوان یک ماده ریز برای برخی از آبجوها استفاده می شود - کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که پینت نهایی به جای کدر شدن شفاف است
[ترجمه ترگمان]isinglass محصولی است که توسط صنعت آبجوسازی به عنوان یک عامل بازدارنده برای برخی از آبجو به کار گرفته می شود - کمک می کند تضمین کند که پیمانه نهایی به جای هوا ابری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The new gains and break throng of Fundament Interests lie in mastering its age spirit, fining the epoch subject and in the organic melting and new dealing to criticism and extolment.
[ترجمه گوگل]دستاوردهای جدید و ازدحام گسست منافع بنیادی در تسلط بر روح سنی آن، جریمه کردن موضوع عصر و ذوب ارگانیک و برخورد جدید با انتقاد و تمجید نهفته است
[ترجمه ترگمان]منافع جدید و ازدحام جمعیت fundament در تسلط بر روح عصر خود و جریمه کردن موضوع عصر و در حال ذوب شدن ارگانیک و برخورد جدید با انتقادات و extolment نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• clarification and filtering of wine or alcohol; removal of undissolved gases from fused glass

پیشنهاد کاربران

بپرس