fingerlike

جمله های نمونه

1. Slice each eggplant lengthwise twice from blossom end almost to stem end, making 4 finger-like slices attached at base.
[ترجمه گوگل]هر بادمجان را از انتهای شکوفه تقریباً تا انتهای ساقه دو بار از طول برش دهید و 4 برش انگشت مانند در پایه ایجاد کنید
[ترجمه ترگمان]Slice هر بادمجان را از طول دو بار از شکوفه دادن تقریبا تا انتهای ساقه، که چهار تکه از انگشتان متصل شده را به پایه متصل می کند، به پایان می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Boulders lay around the waterside, ash trees spreading finger-like leaves overhead.
[ترجمه گوگل]صخره‌ها در اطراف کنار آب قرار داشتند، درختان خاکستری که برگ‌های انگشت مانندی را بالای سرشان پخش می‌کردند
[ترجمه ترگمان]boulders در کنار آب دراز کشیده و درختان در حال پراکنده شدن در بالای سرشان قرار داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A temporary fingerlike projection or lobe on the body of an ameboid cell. It is formed by a flowing action of the cytoplasm and functions in locomotion and feeding.
[ترجمه گوگل]برآمدگی یا لوب انگشت مانند موقت روی بدن یک سلول آمبوئید در اثر جریان سیتوپلاسم تشکیل می شود و در حرکت و تغذیه عمل می کند
[ترجمه ترگمان]برآمدگی و یا نرمه گوش موقتی که بر روی بدن یک سلول ameboid قرار دارد آن توسط عمل جریان سیتوپلاسم و عملکردها در جابجایی و تغذیه شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Its shape is irregular such as fingerlike, linguiform, globose, strawhat. The varieties of the pseudopod extend and contract in a large scope.
[ترجمه گوگل]شکل آن نامنظم مانند انگشت مانند، زبانی، کروی، کاهی است گونه های شبه پا در گستره وسیعی گسترش یافته و منقبض می شوند
[ترجمه ترگمان]شکل آن نامنظم است مثل fingerlike، linguiform، globose، strawhat انواع of گسترش می یابند و در دامنه وسیعی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sterigma ( pl . sterigmata ) A fingerlike projection upon which spores are formed in most basidiomycete fungi.
[ترجمه گوگل]استریگما ( pl sterigmata ) یک برآمدگی انگشت مانند که بر اساس آن هاگ در اکثر قارچ های بازیدیومیست تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]Sterigma (pl) sterigmata)یک طرح fingerlike که در آن spores در اغلب قارچ basidiomycete شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. African elephants have two fingerlike features on the end of their trunk that they can use to grab small items. (Asian elephants have one.
[ترجمه گوگل]فیل های آفریقایی دو ویژگی انگشت مانند در انتهای خرطوم خود دارند که می توانند از آنها برای گرفتن وسایل کوچک استفاده کنند (فیل های آسیایی یکی دارند
[ترجمه ترگمان]فیل های آفریقایی دو ویژگی fingerlike را در انتهای of دارند که می توانند برای گرفتن آیتم های کوچک از آن ها استفاده کنند (فیل های آسیایی یکی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two fingerlike parts on the tip of the trunk allow the elephant to perform delicate maneuvers such as picking a berry from the ground or plucking a single leaf off a tree.
[ترجمه گوگل]دو قسمت انگشت مانند در نوک خرطوم به فیل اجازه می دهد تا مانورهای ظریفی مانند چیدن توت از زمین یا کندن یک برگ از درخت را انجام دهد
[ترجمه ترگمان]دو قسمت از تنه در نوک خرطوم به فیل ها این امکان را می دهد که مانورهای ظریف مانند چیدن توت فرنگی از روی زمین را انجام دهند یا یک برگ را از درخت جدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are fingerlike holes caused by internal corrosion and distributed irregularly.
[ترجمه گوگل]آنها سوراخ های انگشت مانندی هستند که در اثر خوردگی داخلی ایجاد می شوند و به طور نامنظم توزیع می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها دارای حفره های ایجاد شده ناشی از خوردگی داخلی هستند و به طور نامنظم توزیع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Under wave action, zone liquefaction sediment traps and fingerlike sandbody of wave base above there form, and fingerlike sandbody can bring isolation slumped turbidites.
[ترجمه گوگل]تحت تأثیر موج، تله‌های رسوبی روان‌گرایی منطقه و بدنه شنی انگشتی پایه موجی در بالای آنجا تشکیل می‌شوند، و جسم ماسه‌مانند انگشت می‌تواند توربیدیت‌های فرورفته را ایزوله کند
[ترجمه ترگمان]در عملیات موج، تله های رسوب zone ناحیه و fingerlike sandbody از پایه موج در بالای آن شکل می گیرند، و fingerlike sandbody می تواند جدا کردن turbidites را به همراه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In fact, the PKMzeta molecules appeared to herd themselves, like Army Rangers occupying a small peninsula, into precisely the fingerlike connections among brain cells that were strengthened.
[ترجمه گوگل]در واقع، به نظر می‌رسید که مولکول‌های PKMzeta، مانند تکاوران ارتش که یک شبه جزیره کوچک را اشغال کرده‌اند، دقیقاً در اتصالات انگشت مانند بین سلول‌های مغزی که تقویت شده بودند، جمع می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، مولکول های PKMzeta مثل تکاوران ارتش که یک شبه جزیره کوچک را اشغال کرده بودند، به طور دقیق به اتصالات fingerlike در میان سلول های مغزی که تقویت شده بودند، ظاهر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In this image, taken by the Hubble Space Telescope, new stars can been seen inside fingerlike protrusions extending from the top of the nebula.
[ترجمه گوگل]در این تصویر که توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده است، ستارگان جدیدی در داخل برآمدگی های انگشت مانندی که از بالای سحابی امتداد یافته اند دیده می شوند
[ترجمه ترگمان]در این تصویر که توسط تلسکوپ فضایی هابل گرفته شده است، ستاره های جدید را می توان درون fingerlike protrusions مشاهده کرد که از بالای سحابی امتداد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This procedure takes cells from the villi, i . e . tiny fingerlike projections on the placenta.
[ترجمه گوگل]این روش سلول ها را از پرزها می گیرد ه برآمدگی های ریز انگشت مانند روی جفت
[ترجمه ترگمان]این روند از villi تشکیل میشه، من E نمودار کوچک روی جنین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The spider conch (Lambis chiragra), a gastropod mollusk with six fingerlike projections sticking out of its shell, is one of these seabed dwellers.
[ترجمه گوگل]حلزون عنکبوتی (Lambis chiragra)، نرم تنان معده پا که شش برآمدگی انگشت مانند از پوسته آن بیرون زده است، یکی از این ساکنان بستر دریا است
[ترجمه ترگمان]عنکبوت ماده حلزونی (Lambis chiragra)، یک gastropod gastropod با شش برآمدگی fingerlike که از پوسته خود بیرون زده است، یکی از این ساکنان دریاست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a finger, similar to a finger

پیشنهاد کاربران