fines

/ˈfaɪnz//faɪnz/

(خرده یا دانه هایی که در اثر سرند کردن از بقیه جدا می شوند) خاکه سنگ، خاکه زغال (و غیره)، چیز خاک شده

جمله های نمونه

1. to impose fines
جریمه کردن

2. medieval justice reposed on the system of torture and fines
عدالت قرون وسطایی بر پایه ی نظام شکنجه و جریمه استوار بود.

تخصصی

[معدن] نرمه (عمومی فرآوری)
[آب و خاک] ریزدانه ها

پیشنهاد کاربران

در مهندسی عمران به " ریزدانه ها" گفته می شود.
مثلا بتن بدون ریزدانه no - fines concrete
fines ( مهندسی بسپار )
واژه مصوب: نرمه
تعریف: نوعی پودر با دانه های کوچک تر از 44 میکرون
خاک پرکننده، فیلر ( عمران )
جریمه ، جریمه کردن
جریمه
خاکه ، چیز خاک شده

بپرس