finery

/ˈfaɪnəri//ˈfaɪnəri/

معنی: ارایش، زر و زیور، زیور، کارخانه تصفیه فلزات، جامه پر زرق و برق
معانی دیگر: چیز تجملی، (جمع) تجملات (لباس فاخر و جواهر و غیره)، (فلز کاری) پالایشگاه، ساختن آهن و پولاد خم پذیر (قابل انعطاف و شکل پذیری)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: fineries
• : تعریف: a furnace in which cast iron is transformed into the more malleable wrought iron; refinery.
اسم ( noun )
• : تعریف: expensive or exceptionally elaborate or showy clothing, jewelry, or the like.
مشابه: array, attire, regalia

جمله های نمونه

1. flash finery
تجملات خودنمایانه

2. She equipped herself in all her finery.
[ترجمه گوگل]او خود را با تمام زیبایی هایش مجهز کرد
[ترجمه ترگمان]تمام زرق و برق و زرق و برق خودش را تجهیز کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There we all were in our finery, waiting for the bride and groom to arrive.
[ترجمه گوگل]آنجا همگی در زینت خانه بودیم و منتظر آمدن عروس و داماد بودیم
[ترجمه ترگمان]همه ما در آنجا بودیم و منتظر عروس و داماد بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her skirt was bedaubed with cheap finery.
[ترجمه گوگل]دامن او با تزئینات ارزان قیمت پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]دامنی از زرق و برق ارزان قیمت پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She loved to adorn herself with finery.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت خود را با زینت آراسته کند
[ترجمه ترگمان]دوست داشت خود را با زرق و برق زینت دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mayor was dressed in all his finery.
[ترجمه گوگل]شهردار تمام لباس هایش را پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]شهردار تمام زرق و برق خود را پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The guests arrived in all their finery.
[ترجمه گوگل]مهمانان با تمام ظرافت های خود وارد شدند
[ترجمه ترگمان]میهمانان با همه زرق و برق خود وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They arrayed themselves in all their finery.
[ترجمه گوگل]آنها خود را با تمام ظرافت خود آراستند
[ترجمه ترگمان]همه زرق و برق خود را زینت داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They all turned out in their best Sunday finery.
[ترجمه گوگل]همه آنها در بهترین بازی روز یکشنبه خود ظاهر شدند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها در بهترین روزه ای یکشنبه زرق و برق داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She, in all her finery, and Levine went up for a spin in a Ford trimotor.
[ترجمه گوگل]او با تمام ظرافت‌هایش و لوین برای چرخش با یک موتور فورد بالا رفتند
[ترجمه ترگمان]او با تمام زرق و برق خود، در مغازه فورد trimotor به گردش پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Only one or two skeletons, in their finery, have collapsed into a mouldering heap on the tiled floor.
[ترجمه گوگل]تنها یک یا دو اسکلت، در ظرافت خود، به صورت توده‌ای در حال قالب‌گیری روی زمین کاشی‌کاری شده فرو ریخته‌اند
[ترجمه ترگمان]تنها یک یا دو اسکلت، که در زرق و برق خود جمع شده بودند، به تلی پوسیده روی کاشی های کف اتاق فرو می ریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Even in their formal finery, people at some inaugural events were desperate.
[ترجمه گوگل]مردم در برخی از مراسم افتتاحیه حتی در تزئینات رسمی خود مستاصل بودند
[ترجمه ترگمان]حتی در آن زرق و برق رسمی، مردم در برخی از مراسم افتتاحیه نومید بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She wore her own finery during the passage, and treated her peers to Canary wine when they docked in Tenerife.
[ترجمه گوگل]او در طول گذرگاه لباس‌های زیبای خود را می‌پوشید و وقتی همسالان خود را در تنریف لنگر انداختند با شراب قناری پذیرایی کرد
[ترجمه ترگمان]در طول راهرو زرق و برق خود را می پوشید و وقتی در جزیره تنریف لنگر می انداختند، با هم سن و سالان خود با همتایان خود پذیرایی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Around me were costumes of such finery and originality that I felt quite put to shame.
[ترجمه گوگل]در اطراف من لباس هایی با چنان ظرافت و اصالت وجود داشت که احساس شرمندگی می کردم
[ترجمه ترگمان]در پیرامون من لباس های زرق و برقی از این زرق و برق و اصالت وجود داشت که احساس شرم می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We watched the stars arriving for the awards ceremony dressed up in all their finery.
[ترجمه گوگل]ستارگانی را که برای مراسم اهدای جوایز می‌آمدند، با لباس‌های زیبا تماشا می‌کردیم
[ترجمه ترگمان]ما ستارگان را تماشا کردیم که به خاطر جشن جوایز به همه زرق و برق و زرق و برق خودشان تزیین شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارایش (اسم)
order, arrangement, muster, attire, garnish, ornament, array, embellishment, formation, toilet, dressing, polish, inflorescence, decor, purfle, toilette, habiliment, fig, finery, garnishment, ornamentation, toiletry, mounting

زر و زیور (اسم)
finery

زیور (اسم)
ornament, jewel, jollity, finery

کارخانه تصفیه فلزات (اسم)
finery

جامه پر زرق و برق (اسم)
finery

انگلیسی به انگلیسی

• fancy clothes; iron foundry; refinery
finery is beautiful and impressive clothing and jewellery; a literary word.

پیشنهاد کاربران

۱. لباس و جواهرات ۲. زر و زیور /لباس پرزرق و برق و فاخر
مثال:
The gallant, dressed in his finery approached the queen.
مرد شجاع که لباس پر زرق و برق و فاخری بر تن داشت، به ملکه نزدیک شد.
لباس گران قیمت
لباس فاخر و پرزرق و برق
showy clothes

بپرس