find a workaround

پیشنهاد کاربران

به معنای یافتن یک روش/راه حل جایگزین برای دور زدن یک مشکل یا محدودیت بدون حل مستقیم آن است. این اصطلاح معمولاً به راه حل های موقتی، ترفندهای هوشمندانه یا رویکردهای غیرمتعارف برای غلبه بر موانع اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف؛ hack, quick fix, alternative solution, temporary fix, creative workaround, bypass
مثال؛
The software has a bug, but we can find a workaround to keep it running.
He couldn’t afford a new phone, so he found a workaround to fix the old one.
The company found a workaround to bypass the legal restrictions on their product.
اصطلاح workaround ابتدا در زمینه های فنی و تجاری رایج شد و به راه حل های موقتی برای اشکالات نرم افزاری یا ناکارآمدی های عملیاتی اشاره داشت. با گذشت زمان، این واژه به یک اصطلاح عمومی برای حل خلاقانه مشکلات تبدیل شد.

بپرس