financier

/ˌfɪnənˈsɪr//faɪˈnænsɪə/

معنی: سرمایه دار، سرمایه گذار، متخصص مالی
معانی دیگر: کارشناس امور مالی، مال شناس، پول یاب، مالیه چی، سرمایه گذار (عمده)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person skilled in or occupied in financial operations, usu. on a large scale.

- A number of high-powered financiers appear interested in backing the project.
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد تعدادی از سرمایه گذاران با قدرت بالا علاقه مند به حمایت از این پروژه هستند
[ترجمه ترگمان] تعدادی از سرمایه گذاران با قدرت بالا علاقه مند به پشتیبانی از این پروژه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The financier was released from jail last week.
[ترجمه گوگل]این سرمایه دار هفته گذشته از زندان آزاد شد
[ترجمه ترگمان]تامین کننده مالی در هفته گذشته از زندان آزاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You've assigned me the role of heartless villain financier, obsessed with money, wealth, and luxury.
[ترجمه گوگل]تو نقش یک شرور بی عاطفه مالی را به من اختصاص دادی که وسواس پول، ثروت و تجملات دارد
[ترجمه ترگمان]تو مرا به نقش سرمایه دار بی عاطفه، مالی، درگیر پول، ثروت و تجمل واگذار کرده ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He came to prominence, however, as a leading financier for the parliamentary side in the civil war.
[ترجمه گوگل]با این حال، او به عنوان یکی از سرمایه‌گذاران اصلی حزب پارلمانی در جنگ داخلی به شهرت رسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، او به عنوان سرمایه گذار برجسته در بخش پارلمانی در جنگ داخلی به شهرت رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The 53-year-old financier was a regular, his phone number on file.
[ترجمه گوگل]این سرمایه دار 53 ساله یک کارمند عادی بود و شماره تلفن او در پرونده بود
[ترجمه ترگمان]تامین کننده مالی ۵۳ ساله یک شماره تلفن معمولی بود شماره تلفنش روی پرونده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bollywood's leading film financier, the popular Bharat Shah, was also implicated.
[ترجمه گوگل]سرمایه‌دار برجسته سینمای بالیوود، بهارات شاه محبوب نیز در این ماجرا نقش داشته است
[ترجمه ترگمان]\"بهارات شاه\" که پیشرو این فیلم بود، نیز در این فیلم نقش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Other beneficiaries include an international financier and fugitive, Marc Rich; a leftist radical convicted of conspiring to bomb the U. S.
[ترجمه گوگل]سایر ذینفعان عبارتند از یک سرمایه گذار بین المللی و فراری، مارک ریچ یک رادیکال چپ به اتهام توطئه برای بمب گذاری در ایالات متحده محکوم شد
[ترجمه ترگمان]سایر ذینفعان شامل یک سرمایه گذار بین المللی و فراری، مارک ریچ؛ یک افراطی چپ گرا هستند که برای بمب گذاری در ایالات متحده مجرم شناخته می شوند اس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was by this point a very rich financier; he was elected alderman in 1649 and sheriff in 1651 and 165
[ترجمه گوگل]او در این مرحله یک سرمایه دار بسیار ثروتمند بود او در سال 1649 به عنوان رئیس و در سال 1651 و 165 به عنوان کلانتر انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۶۵۱ و ۱۶۵ به عنوان عضو شورای شهر ۱۶۴۹ و کلانتر انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The bank is controlled by a famous financier.
[ترجمه گوگل]این بانک توسط یک سرمایه دار معروف کنترل می شود
[ترجمه ترگمان]بانک به وسیله یک سرمایه گذار مشهور کنترل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Dorn says, as the largest financier of U. S. deficIt'spending, China has particular cause for concern.
[ترجمه گوگل]دورن می‌گوید، چین به‌عنوان بزرگ‌ترین تأمین‌کننده کسری بودجه ایالات متحده، دلیل خاصی برای نگرانی دارد
[ترجمه ترگمان]Dorn می گوید، به عنوان بزرگ ترین تامین کننده مالی U اس با خرج کردن deficit، چین دلیل خاصی برای نگرانی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One Hungarian financier is quite precise about the date: Friday, March
[ترجمه گوگل]یکی از سرمایه گذاران مجارستانی در مورد تاریخ کاملاً دقیق است: جمعه، مارس
[ترجمه ترگمان]یکی از امور مالی مجارستان در مورد تاریخ: جمعه، مارس، کاملا دقیق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. China, the world's biggest financier, disagrees strongly with this goal.
[ترجمه گوگل]چین، بزرگترین تامین کننده مالی جهان، به شدت با این هدف مخالف است
[ترجمه ترگمان]چین، بزرگ ترین سرمایه گذار جهان، با این هدف به شدت مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is the son of a financier who had been ennobled.
[ترجمه گوگل]او پسر یک سرمایه دار است که نجیب شده بود
[ترجمه ترگمان]او پسر یکی از financier که در طبقه بالا قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Field:american merchant and financier who planned and oversaw the laying of the transatlantic telegraph cable (completed 186.
[ترجمه گوگل]زمینه: تاجر و سرمایه‌دار آمریکایی که بر نصب کابل تلگراف ماوراء اقیانوس اطلس برنامه‌ریزی و نظارت داشت (تکمیل ۱۸۶
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذار و یک سرمایه گذار آمریکایی که برنامه ریزی و نظارت بر کابل تلگراف را انجام داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. His father, Joseph P. Kennedy, was a financier and wheeler-dealer who made a fortune in investing, banking and liquor.
[ترجمه گوگل]پدرش، جوزف پی کندی، یک سرمایه‌دار و فروشنده چرخ‌دار بود که در سرمایه‌گذاری، بانکداری و مشروبات الکلی ثروت زیادی به دست آورد
[ترجمه ترگمان]پدرش جوزف پ کندی، سرمایه گذار مالی و wheeler بود که در سرمایه گذاری، بانکداری و مشروب ثروت هنگفتی به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرمایه دار (اسم)
capitalist, financier

سرمایه گذار (اسم)
financier, investor

متخصص مالی (اسم)
financier

انگلیسی به انگلیسی

• financial expert; person who manages large amounts of money (privately or corporately)
a financier is a person who provides money for projects or enterprises.

پیشنهاد کاربران

سرمایه گذار
تأمین کننده ی مالی
یک شخص یا سازمانی که یک پول هنگفتی رو مدیریت یا سرمایه گذاری میکند

بپرس