financially

/fəˈnænʃəli//faɪˈnænʃəli/

ازنظرمالی، ازلحاظ دارایی

جمله های نمونه

1. pari is well-situated financially
پری از نظر مالی وضع خوبی دارد.

2. Their close and financially rewarding relationship was sufficient to call into question the independence and disinterest of the directors.
[ترجمه گوگل]رابطه نزدیک و سودمند مالی آنها برای زیر سوال بردن استقلال و بی علاقگی مدیران کافی بود
[ترجمه ترگمان]رابطه نزدیک و مالی آن ها برای تماس با استقلال و بی علاقگی مدیران کافی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The museum is in a financially precarious position.
[ترجمه گوگل]این موزه از نظر مالی در وضعیت نامناسبی قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این موزه در وضعیت مالی مالی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was financially involved with a villain.
[ترجمه گوگل]او از نظر مالی با یک شرور درگیر بود
[ترجمه ترگمان] اون از نظر مالی با یه آدم شرور دست داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company is in desperate trouble financially.
[ترجمه گوگل]این شرکت از نظر مالی در مضیقه است
[ترجمه ترگمان]این شرکت از نظر مالی دچار مشکل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The company stands to lose financially if this deal falls through.
[ترجمه گوگل]در صورت شکست این معامله، شرکت از نظر مالی ضرر خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این شرکت در صورتی که این معامله انجام شود از نظر مالی از دست خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Emotionally, physically, and financially I was on the ropes.
[ترجمه گوگل]از نظر عاطفی، جسمی و مالی در طناب بودم
[ترجمه ترگمان]از لحاظ عاطفی، فیزیکی، و مالی من روی طناب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They faced a financially bleak Christmas.
[ترجمه گوگل]آنها با کریسمس بد مالی روبرو شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها با یک کریسمس غم انگیز از نظر مالی مواجه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He is financially able to establish a home.
[ترجمه گوگل]او از نظر مالی توانایی تأسیس خانه را دارد
[ترجمه ترگمان]او از لحاظ مالی قادر به تاسیس یک خانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Small businesses have suffered financially during the recession.
[ترجمه گوگل]کسب و کارهای کوچک در طول رکود از لحاظ مالی آسیب دیده اند
[ترجمه ترگمان]تجارت های کوچک در زمان رکود اقتصادی آسیب دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Will a hotel here be financially viable?
[ترجمه گوگل]آیا هتلی در اینجا از نظر مالی مقرون به صرفه خواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]یه هتل اینجا به نظر مالی میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She accused him of ruining her financially with his taste for the high life.
[ترجمه گوگل]او او را متهم کرد که با ذائقه اش برای زندگی بالا، او را از نظر مالی خراب کرده است
[ترجمه ترگمان]او را متهم به خراب کردن زندگی اش با سلیقه خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Head teachers need to be financially literate.
[ترجمه گوگل]دبیران باید از سواد مالی برخوردار باشند
[ترجمه ترگمان]سر معلمان باید از نظر مالی سواد داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The industry has been financially crippled by these policies.
[ترجمه گوگل]این صنعت از نظر مالی با این سیاست ها فلج شده است
[ترجمه ترگمان]این صنعت از لحاظ مالی توسط این سیاست ها فلج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She came from a financially privileged background.
[ترجمه گوگل]او از یک پس زمینه ممتاز مالی آمد
[ترجمه ترگمان]او از یک پس زمینه دارای امتیاز مالی آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• from a financial standpoint, from a monetary standpoint

پیشنهاد کاربران

financially ( adv ) =commercially ( adv )
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : finance
اسم ( noun ) : finance / financing
صفت ( adjective ) : financial
قید ( adverb ) : financially

بپرس