finances

جمله های نمونه

1. my personal finances were in need of an immediate remedy
اوضاع مالی من نیاز به چاره ی فوری داشت.

2. the country's finances were in disarray
اوضاع مالیه ی کشور دستخوش نابسامانی شده بود.

3. a strain on my finances
فشار بر وضع مالی من

4. he takes care of the company's finances
او سرپرست امور مالی شرکت است.

5. She refused to answer questions about her personal finances.
[ترجمه گوگل]او از پاسخ به سؤالات در مورد امور مالی شخصی خود امتناع کرد
[ترجمه ترگمان]او از پاسخ دادن به سوالات در مورد مسائل مالی شخصی اش خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. May your finances profitable this year.
[ترجمه گوگل]انشالله که امسال مالیتون سودمند باشه
[ترجمه ترگمان]ماه مه سال مالی تان سودآور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These repayments are putting a strain on our finances.
[ترجمه گوگل]این بازپرداخت ها بر مالی ما فشار وارد می کند
[ترجمه ترگمان]این repayments بر امور مالی ما فشار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She managed to get the company's finances into a healthy state.
[ترجمه گوگل]او توانست وضعیت مالی شرکت را به وضعیت سالم برساند
[ترجمه ترگمان]او توانست امور مالی شرکت را به یک کشور سالم تبدیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The tricky question about his finances discomfited the minister.
[ترجمه گوگل]سوال پیچیده در مورد امور مالی وزیر را ناراحت کرد
[ترجمه ترگمان]این سوال دشوار در مورد مسائل مالی او وزیر را ناراحت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I need a professional to sort out my finances.
[ترجمه گوگل]من به یک متخصص نیاز دارم تا امور مالی من را تنظیم کند
[ترجمه ترگمان]من به یک متخصص نیاز دارم که امور مالی خود را مرتب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jones manages the finances here.
[ترجمه گوگل]جونز امور مالی را در اینجا مدیریت می کند
[ترجمه ترگمان]جونز در اینجا اداره امور مالی را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's about time you sorted out your finances.
[ترجمه گوگل]وقت آن است که امور مالی خود را مرتب کنید
[ترجمه ترگمان]در مورد زمان است که مسائل مالی خود را مرتب کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The increased costs will certainly strain our finances.
[ترجمه گوگل]افزایش هزینه ها مطمئناً مالی ما را تحت فشار قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]هزینه های افزایش یافته قطعا مسائل مالی ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The company's finances are in a mess.
[ترجمه گوگل]وضعیت مالی شرکت به هم ریخته است
[ترجمه ترگمان]امور مالی شرکت در یک آشفتگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. We must take a hard look at our finances.
[ترجمه گوگل]ما باید به شدت به وضعیت مالی خود نگاه کنیم
[ترجمه ترگمان]باید به امور مالی خود نگاهی بیندازیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• monetary resources available to a company (or individual, etc.)

پیشنهاد کاربران

امور مالی یا وضع مالی هم معنی میده
منابع مالی
دارایی - اموال

بپرس