1. he spoke with an air of finality
او با قاطعیت حرف می زد.
2. The word 'retirement' has a terrible air of finality about it.
[ترجمه گوگل]کلمه "بازنشستگی" در مورد آن یک هوای پایانی وحشتناک دارد
[ترجمه ترگمان]زمان بازنشستگی در این مورد یه وضعیت وحشتناک داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Young children have difficulty grasping the finality of death.
[ترجمه گوگل]کودکان خردسال در درک نهایی بودن مرگ مشکل دارند
[ترجمه ترگمان]بچه های جوان مشکل مرگ را درک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There was a note of finality in his voice.
5. 'No!' he said with finality.
6. She announced her impending departure with finality and sadness in her voice.
[ترجمه گوگل]او خروج قریب الوقوع خود را با قطعیت و غم در صدایش اعلام کرد
[ترجمه ترگمان]با عزمی جزم از حرکت قریب الوقوع خود خبر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The words had been spoken with the finality of a full stop.
[ترجمه گوگل]کلمات با نقطه پایانی بیان شده بودند
[ترجمه ترگمان]این کلمات با قطعیت یک توقف کامل صحبت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Aquinas himself saw no finality in the solutions offered by either Aristotle or Ptolemy to the problems of planetary motion.
[ترجمه گوگل]خود آکویناس در راه حل هایی که ارسطو یا بطلمیوس برای مسائل حرکت سیارات ارائه کرده بودند، هیچ قطعیتی نمی دید
[ترجمه ترگمان]خود آکویناس در راه حله ای ارایه شده توسط ارسطو یا بطلمیوس تا مشکلات حرکت سیاره ای، هیچ تصمیمی اتخاذ نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. When an enactment is passed there is finality unless and until it is amended or repealed by Parliament.
[ترجمه گوگل]وقتی مصوبه ای تصویب می شود، قطعی است مگر اینکه و تا زمانی که توسط مجلس اصلاح یا لغو شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک قانون تصویب می شود، قطعیت دارد مگر اینکه و تا زمانی که پارلمان اصلاح یا لغو شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Several efforts to reach finality have failed and the situation remains unresolved.
[ترجمه گوگل]چندین تلاش برای رسیدن به نهایی شکست خورده است و وضعیت حل نشده باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]تلاش های زیادی برای رسیدن به قطعیت شکست خورد و وضعیت هنوز حل نشده باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. She closed the lid with a snap of finality.
13. There's a dreadful finality about cutting down a tree.
[ترجمه گوگل]یک پایان وحشتناک در مورد قطع درخت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در مورد بریدن یک درخت خیلی سخته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That's how the heat hits you, with finality but no forewarning.
[ترجمه گوگل]اینگونه است که گرما به شما ضربه می زند، با قطعیت اما بدون هشدار قبلی
[ترجمه ترگمان]این طوری است که گرما به تو صدمه می زند، اما هیچ شکی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Nothing alive in the world closes with such finality as the jaws of a conger eel.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز زنده ای در جهان به اندازه آرواره های مارماهی به پایان نمی رسد
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز زنده ای در دنیا با چنین finality مثل آرواره یک مارماهی بسته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید