finalist

/ˈfaɪnələst//ˈfaɪnəlɪst/

(مسابقات ورزشی و هنری و غیره) پایان مند، فینالیست، شرکت کننده در مرحله ی نهایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person or team chosen to participate in the final session of a game or competition.

جمله های نمونه

1. This season, he is a finalist for several Player of the Year awards.
[ترجمه گوگل]در این فصل، او فینالیست چندین جایزه بهترین بازیکن سال است
[ترجمه ترگمان]در این فصل، او به خاطر چندین جایزه بازیکن سال نامزد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Andrea Dallaway in the 500m final, our first finalist for some years.
[ترجمه گوگل]آندره آ دالاوی در فینال 500 متر، اولین فینالیست ما برای چند سال
[ترجمه ترگمان]آندریا Dallaway در ۵۰۰ سال آخر اولین فینالیست ما برای چند سال اخیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a National Merit finalist, with her Virgil and calculus and swim-ming championships, Celestine had her choice of colleges.
[ترجمه گوگل]سلستین به عنوان یک فینالیست شایستگی ملی، با مسابقات قهرمانی ویرجیل و حساب دیفرانسیل و انتگرال و شنا، کالج های خود را انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شایستگی ملی، با استفاده از ویرژیل و حساب دیفرانسیل و انتگرال و فن شنا، Celestine انتخاب خود را از کالج به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bobb was a finalist for the city manager position in San Diego, but he was not selected.
[ترجمه گوگل]باب فینالیست پست مدیریت شهری در سن دیگو بود، اما انتخاب نشد
[ترجمه ترگمان]bobb نامزد تصدی پست مدیر شهر در سن دیگو بود، اما او انتخاب نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The County of Ventura had us as a finalist, but decided to go with another plan.
[ترجمه گوگل]کانتی ونتورا ما را به عنوان فینالیست داشت، اما تصمیم گرفت با طرح دیگری پیش برود
[ترجمه ترگمان]شهرستان ونتورا ما را به عنوان فینالیست انتخاب کرده بود، اما تصمیم گرفت که با یک برنامه دیگر برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each finalist will receive a commemorative medal and the top three will win a silver salver.
[ترجمه گوگل]هر فینالیست یک مدال یادبود و سه نفر برتر یک نقره نقره دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]هر finalist یک مدال یادبود دریافت خواهد کرد و سه نفر برتر در یک سینی نقره برنده خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr. Hu was also a finalist for the Sakharov prize last year.
[ترجمه گوگل]آقای هو سال گذشته نیز فینالیست جایزه ساخاروف بود
[ترجمه ترگمان]آقای هیو همچنین نامزد دریافت جایزه Sakharov در سال گذشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Milestone: All finalists will receive complementary awardspresent, travel allowances and Finalist Certificates.
[ترجمه گوگل]نقطه عطف: همه فینالیست‌ها جوایز تکمیلی، کمک هزینه سفر و گواهی‌های نهایی دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]نقطه عطف: تمامی فینالیست دریافت کنندگان مکمل، کمک هزینه سفر و گواهی نامه Finalist دریافت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. KAREN BARLOW : Athens 50 - metres freestyle finalist, Michelle Engelsman, recently retired from competitive swimming.
[ترجمه گوگل]کارن بارو: فینالیست 50 متر آزاد آتن، میشل انگلسمن، اخیراً از شنای رقابتی بازنشسته شده است
[ترجمه ترگمان]KAREN barlow: Athens شنای آزاد آتن ۵۰ متر، میشل Engelsman، به تازگی از شنا کردن در رقابت کناره گیری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The "Brownstone Buddies" were chosen as a finalist among more than two hundred toys.
[ترجمه گوگل]"Brownstone Buddies" از بین بیش از دویست اسباب بازی به عنوان فینالیست انتخاب شدند
[ترجمه ترگمان]\"رفقای Brownstone\" به عنوان فینالیست در میان بیش از دویست اسباب بازی انتخاب شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And remember World Cup 1998 semi - finalist Croatia?
[ترجمه گوگل]و کرواسی نیمه نهایی جام جهانی 1998 را به خاطر دارید؟
[ترجمه ترگمان]و جام جهانی ۱۹۹۸ - finalist کرواسی را به خاطر دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Each Finalist will receive a free trip to Barcelona for the Championship.
[ترجمه گوگل]هر فینالیست یک سفر رایگان به بارسلونا برای قهرمانی دریافت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]هر تیم Finalist برای مسابقات قهرمانی یک سفر آزاد به بارسلونا دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Incidentally, this one was a CLIO Finalist.
[ترجمه گوگل]اتفاقا این یکی فینالیست CLIO بود
[ترجمه ترگمان]در واقع، این یکی از finalist CLIO بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One of finalist for IGF 2008 Game of the year award.
[ترجمه گوگل]یکی از فینالیست های جایزه بهترین بازی سال IGF 2008
[ترجمه ترگمان]یکی از برندگان جایزه IGF ۲۰۰۸ جایزه سال ۲۰۰۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She coached the 1994 55 m hurdles finalist.
[ترجمه گوگل]او مربی فینالیست 55 متر با مانع در سال 1994 بود
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۹۴ با موانع ۵۵ متر پایانی مربیگری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• contestant in the last round of a competition (sports)
a finalist is someone who takes part in the final of a competition.

پیشنهاد کاربران

❍ صفت ( ) : پایان رس، پایان یاب [برساختهٔ خودم]
مثال:
• She is one of the four finalists for the scholarship.
• He hopes to become an Olympic finalist someday.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : finalize
اسم ( noun ) : final / finality / finale / finalization / finalist
صفت ( adjective ) : final
قید ( adverb ) : finally
اودمرس ( əvdomres ) یا ( əvdomrəs )

بپرس