files


معنی: اوراق
معانی دیگر: کامپیوتر : فرمانfiles

جمله های نمونه

1. files and papers were jumbled together on his desk
پرونده ها و اوراق مختلف به طور درهم و برهم روی میزش انباشته شده بود.

2. my files had been rifled and my bond certificates were missing
پرونده های مرا به هم ریخته بودند و اوراق قرضه ام مفقود شده بود.

3. the files must be updated
پرونده ها بایستی به روز آورده شوند.

4. secret files
پرونده های سری

5. put the files in the drawer
پرونده ها را در کشو بگذار.

6. to organize the files
پرونده ها را مرتب کردن

7. they had stacked the files in one corner of the room
پرونده ها را در گوشه ای از اتاق انباشته کرده بودند.

8. an examination of the secret files exonerated him
رسیدگی به پرونده های محرمانه برائت او را اثبات کرد.

9. i raked about in the files but couldn't find the photograph
پرونده ها را زیر و رو کردم ولی نتوانستم آن عکس را پیدا کنم.

10. i retrieved his address from the files
نشانی (پیشین) او را از روی پرونده ها به دست آوردم.

11. somebody has been rummaging through the files
یک کسی پرونده ها را زیر و رو کرده است.

12. he emphatically demanded an immediate examination of the files
او مصرانه خواستار بررسی فوری پرونده ها بود.

13. the new secretary has disordered all of the files
منشی جدید همه ی پرونده ها را به هم ریخته است.

14. the important information that has been dredged up from the old files
اطلاعات مهمی که از آن پرونده های قدیمی استخراج شده است

مترادف ها

اوراق (اسم)
scrap, files, papers

تخصصی

[کامپیوتر] فایلها ؛ پرونده ها - فرمان FILES.

پیشنهاد کاربران

درخواست دادن پرونده ،
A yazdy husband files for divorce
ی شوهر یزدی درخواست طلاق میکنه
Art عزیز فکر میکنم منظورتون time flies بوده. file به معنی پوشه، پرونده و . . . هست.

بپرس