filcher

جمله های نمونه

1. When badly wounded, the filcher escapes using its time filch ability, or dimension door.
[ترجمه گوگل]هنگامی که به شدت زخمی می شود، فیلچر با استفاده از توانایی زمان خود یا درب ابعادی خود فرار می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی که به شدت مجروح می شود، filcher با استفاده از توانایی filch، یا در بعد از آن فرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For the filcher and prey, no time passes at all.
[ترجمه گوگل]برای فیچر و طعمه، اصلاً زمان نمی گذرد
[ترجمه ترگمان]برای طعمه و طعمه، هیچ زمانی از بین نمی رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To observers, the filcher and its prey disappear in a shimmer, then reappear 7 minutes later in exactly the orientation and condition they left.
[ترجمه گوگل]برای ناظران، فیلچر و طعمه‌اش در یک درخشش ناپدید می‌شوند، سپس 7 دقیقه بعد دقیقاً در جهت و وضعیتی که ترک کرده بودند دوباره ظاهر می‌شوند
[ترجمه ترگمان]برای ناظران، filcher و طعمه آن در یک موج ناپدید می شوند، سپس ۷ دقیقه بعد، دقیقا در جهت گیری و شرایطی که آن ها ترک کرده اند، ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mr Barry knew very little about horses but he hired a comfortable stable for me, and a man called Filcher to look after me.
[ترجمه گوگل]آقای بری اطلاعات کمی در مورد اسب ها داشت اما یک اصطبل راحت برای من استخدام کرد و مردی به نام فیلچر برای مراقبت از من
[ترجمه ترگمان]آقای بری زیاد درباره اسب ها چیزی نمی دانست، اما او یک اصطبل راحت برای من کرایه کرد و مردی به نام Filcher مرا صدا زد تا مراقب من باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moments later, the policemen found another empty bag like the one in the boy's basket, and they took Filcher away with them.
[ترجمه گوگل]لحظاتی بعد پلیس ها یک کیسه خالی دیگر مانند کیفی که در سبد پسر بود پیدا کردند و فیلچر را با خود بردند
[ترجمه ترگمان]چند لحظه بعد، ماموران پلیس یک کیف خالی دیگر را در سبد پسر پیدا کردند و آن ها را باخود بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who steals, pilferer

پیشنهاد کاربران

This term refers to someone who steals things in a sneaky or underhanded way. A filcher is often associated with stealing small or inconspicuous items.
این اصطلاح به کسی اطلاق می شود که اشیا را به شیوه ای یواشکی یا پنهانی می دزدد.
...
[مشاهده متن کامل]

filcher اغلب با سرقت اقلام کوچک یا جزئی همراه است.
Shoplifters are often skilled filchers who can easily slip items into their pockets.
Filcher caught stealing from multiple stores in the city.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-thief/

بپرس