filature

/ˈfɪlət͡ʃər//ˈfɪlət͡ʃə/

معنی: نخ کشی، کلاف کشی، ابریشم پیچی
معانی دیگر: نخ ریسی، تارریسی، ریسمان ریسی، ریسش، ریسیدن، (ساختن ریسمان از پیله ی ابریشم) ابریشم کشی، ابریشم ریسی، ماسوره ی ابریشم ریسی، ن  کشی

مترادف ها

نخ کشی (اسم)
drawstring, threading, filature

کلاف کشی (اسم)
filature

ابریشم پیچی (اسم)
filature

تخصصی

[نساجی] کارخانه ابرشم تابی - ابریشم کشی - ابریشم پیچی - نخ کشی - کلاف پیچی

انگلیسی به انگلیسی

• act of spinning into threads; act of winding silk from cocoons; place where silk from cocoons is wound on reels

پیشنهاد کاربران

بپرس