1. Recently 17 patients with Bancroftian filariasis were reported in Recife.
[ترجمه گوگل]اخیراً 17 بیمار مبتلا به فیلاریازیس Bancroftian در Recife گزارش شده اند
[ترجمه ترگمان]اخیرا ۱۷ بیمار مبتلا به Bancroftian filariasis در Recife گزارش شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. With extensive trauma or in filariasis, the presence of triglycerides increases with the triglycerides forming fat droplets.
[ترجمه گوگل]با ترومای شدید یا فیلاریازیس، حضور تری گلیسیرید با تشکیل قطرات چربی توسط تری گلیسیرید افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]با وجود ضربه روحی شدید و یا در filariasis، وجود تری triglycerides با تشکیل قطرات چربی در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Filariasis is inclined to the west, so the weather will turn cold gradually.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس به سمت غرب متمایل است، بنابراین هوا به تدریج سرد می شود
[ترجمه ترگمان]filariasis به غرب متمایل است بنابراین هوا به تدریج سرد خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Filariasis is a world health problem resulting from a parasitic-caused infection causing lymphatic insufficiency, and in some cases predisposes elephantiasis.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس یک مشکل بهداشتی جهانی است که ناشی از عفونت ناشی از انگلی است که باعث نارسایی لنفاوی می شود و در برخی موارد مستعد فیل می شود
[ترجمه ترگمان]Filariasis یک مشکل بهداشتی جهانی است که ناشی از یک عفونت ناشی از انگل است که باعث نارسایی lymphatic و در برخی موارد predisposes elephantiasis می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Elephantiasis, or lymphatic filariasis, is a mosquito-borne disease caused by several types of nematode worm, including B. malayi.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس یا فیلاریازیس لنفاوی یک بیماری منتقله از پشه است که توسط چندین نوع کرم نماتد از جمله B malayi ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]elephantiasis یا or لنفاوی یک بیماری ناشی از پشه است که توسط چندین نوع کرم nematode از جمله B ایجاد می شود malayi
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. In July filariasis, another batch of numerous students walk out of a gate, step a society.
[ترجمه گوگل]در ماه ژوئیه فیلاریازیس، دسته دیگری از دانش آموزان متعدد از دروازه ای خارج می شوند و به جامعه می روند
[ترجمه ترگمان]در ژولای filariasis، گروهی دیگر از دانشجویان متعدد از یک در خارج می شوند و یک جامعه را ترک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. A decline trend of the transmission of malayan filariasis, therefore, has been exhibited.
[ترجمه گوگل]بنابراین، روند کاهش انتقال فیلاریازیس مالایا نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]بنابراین روند کاهشی در انتقال of filariasis به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective: Study on the measures of eradication filariasis and evaluate the effect of the measures.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه بر روی اقدامات ریشه کنی فیلاریازیس و ارزیابی اثر اقدامات
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه بر روی معیارهای ریشه کنی مواد مخدر و ارزیابی تاثیر اقدامات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Zoucheng was a high endemic area of bancrotian filariasis with Culex pipiens pallens as the principal transmitting vector.
[ترجمه گوگل]Zoucheng یک منطقه بومی بالا از فیلاریاز بانکروتین با Culex pipiens pallens به عنوان ناقل اصلی انتقال دهنده بود
[ترجمه ترگمان]Zoucheng یک منطقه بومی از bancrotian filariasis با Culex pipiens pallens به عنوان بردار انتقال اصلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When lymphatic filariasis develops into chronic conditions, it leads to lymphoedema (tissue swelling) or elephantiasis (skin/tissue thickening) of limbs and hydrocele (fluid accumulation).
[ترجمه گوگل]هنگامی که فیلاریازیس لنفاوی به شرایط مزمن تبدیل می شود، منجر به لنف ادم (تورم بافت) یا فیل (ضخیم شدن پوست/بافت) اندام ها و هیدروسل (انباشت مایع) می شود
[ترجمه ترگمان]زمانی که filariasis lymphatic به شرایط مزمن تبدیل می شوند، منجر به lymphoedema (ورم بافت)یا elephantiasis (ضخیم شدن پوست \/ بافت)اندام ها و hydrocele (انباشت مایع)می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Objective To investigate and supervise the prevalence of filariasis after its elimination in Shangdong province.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی و نظارت بر شیوع فیلاریازیس پس از حذف آن در استان شانگدونگ
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق و نظارت بر شیوع بیماری of پس از حذف آن در استان Shangdong
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mosquitoes also carry lymphatic filariasis, also known as elephantiasis.
[ترجمه گوگل]پشه ها همچنین ناقل فیلاریازیس لنفاوی هستند که به نام فیل نیز شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]پشه ها همچنین filariasis لنفاوی نیز که به elephantiasis نیز معروف هستند را نیز حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Lymphatic filariasis, commonly known as elephantiasis, is a neglected tropical disease.
[ترجمه گوگل]فیلاریازیس لنفاوی، که معمولاً به عنوان فیل شناخته می شود، یک بیماری استوایی نادیده گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]lymphatic filariasis که عموما به نام elephantiasis شناخته می شود، یک بیماری استوایی فراموش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Transmit malaria, yellow fever, Rickettsia of disease, plague, filariasis, and so on, the destruction of grain, timber and food.
[ترجمه گوگل]انتقال مالاریا، تب زرد، ریکتزیای بیماری، طاعون، فیلاریازیس و غیره، تخریب غلات، الوار و مواد غذایی
[ترجمه ترگمان]Transmit مالاریا، تب زرد، Rickettsia بیماری، طاعون، filariasis، و غیره، نابودی گندم، چوب و غذا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید