1. figured cloth
پارچه ی طرح دار
2. he figured we were ready to go
او فهمید که ما آماده ی رفتن بودیم.
3. his mind figured forth all kind of images
او انواع و اقسام تصورات را به ذهن خود خطور داد.
4. We hadn't figured on a long delay at the airport.
[ترجمه گوگل]به تأخیر طولانی در فرودگاه فکر نکرده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما در فرودگاه معطل نکرده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She often figured in my dream.
[ترجمه گوگل]او اغلب در رویای من تصور می کرد
[ترجمه ترگمان]او اغلب در خواب فکر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Have you figured out the expenses?
7. The sculptor figured the girl in clay.
[ترجمه گوگل]مجسمه ساز دختر را در خاک رس شکل داد
[ترجمه ترگمان]مجسمه ساز آن دختر را در خاک رس یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Have you figured out how much the holiday will cost?
[ترجمه گوگل]آیا متوجه شده اید که تعطیلات چقدر هزینه دارد؟
[ترجمه ترگمان]متوجه شدید که تعطیلات چقدر هزینه دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The boy was figured on a blackboard.
[ترجمه گوگل]پسرک روی تخته سیاه نقش بسته بود
[ترجمه ترگمان]اون پسر روی تخته سیاه پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He figured himself as a good candidate.
[ترجمه گوگل]او خود را کاندیدای خوبی می دانست
[ترجمه ترگمان]اون خودش رو به عنوان یه کاندید خوب انتخاب کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. From the way he behaved, I figured that he was drunk.
[ترجمه گوگل]از رفتارش فهمیدم مست است
[ترجمه ترگمان]، اونطور که اون رفتار می کرد فکر کردم که مست بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The bookkeeper figured well.
13. Have you figured out how much the trip will cost?
[ترجمه گوگل]آیا متوجه شده اید که هزینه سفر چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]متوجه شدید که سفر چقدر هزینه خواهد داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It was worth the trouble, I figured.
[ترجمه گوگل]به این فکر کردم که ارزش زحمت را داشت
[ترجمه ترگمان]فکر کردم ارزش این دردسر رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید