figure of speech

/ˈfɪɡjərəvˈspiːtʃ//ˈfɪɡərəvspiːtʃ/

استعاره، (جمع) صنایع ادبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an expression, such as a metaphor, hyperbole, or simile, that uses words in a nonliteral, unusual, or intensive manner to produce a certain effect; trope.

جمله های نمونه

1. Of course I'm not. It was just a figure of speech.
[ترجمه گوگل]البته من نیستم این فقط یک شکل گفتار بود
[ترجمه ترگمان]البته که نیستم فقط یه جور سخنرانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 'Get up with the lark' is a figure of speech, meaning 'Get out of bed early'.
[ترجمه گوگل]"با لرک برخیز" یک شکل گفتاری است، به معنای "زود از رختخواب بلند شو"
[ترجمه ترگمان]پس از آنکه از خواب بیدار شد از خواب بیدار شد و گفت: از رختخواب برو بیرون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A: It was a figure of speech, sir.
[ترجمه گوگل]پاسخ: این یک شکل گفتاری بود، آقا
[ترجمه ترگمان] یه سخنرانی بود، قربان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The word means an obscure figure of speech.
[ترجمه گوگل]این کلمه به معنای شکل مبهم است
[ترجمه ترگمان]این کلمه یعنی طرز مبهمی از گفتار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And this, Marcy Lupino knew, was not a figure of speech.
[ترجمه گوگل]و مارسی لوپینو می‌دانست که این یک شکل گفتاری نیست
[ترجمه ترگمان]\"و\" مارسی lupino \"می دونست که یه سخنرانی نیست\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He said he used the phrase as a figure of speech, and did not mean to imply she was a coward.
[ترجمه گوگل]او گفت که از این عبارت به عنوان یک شکل گفتار استفاده کرده است و قصد ندارد به این معنی باشد که او ترسو است
[ترجمه ترگمان]او گفت که این عبارت را به عنوان یک نوع نطق بکار می برد و قصد نداشت به این نتیجه برسد که او یک بزدل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Euphemism is a very important culture - loaded figure of speech that is often employed in communication.
[ترجمه گوگل]تعبیر یک فرهنگ بسیار مهم است - شکل گفتاری پر بار که اغلب در ارتباطات به کار می رود
[ترجمه ترگمان]euphemism یک شکل بسیار مهم از سخنرانی است که اغلب در ارتباط به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The fable is figure of speech, including noumenon and implication. Zhuangzi's fables are no ( exception ).
[ترجمه گوگل]افسانه شکل گفتار است، شامل اسم و مفهوم است افسانه های ژوانگزی (استثنا) نیستند
[ترجمه ترگمان]افسانه، شکل گفتاری، از جمله noumenon و مفهوم است افسانه Zhuangzi (استثنا)نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Whereas a figure of speech not only can express a thought in fewer words than a direct statement, it can convey the thought more completely.
[ترجمه گوگل]در حالی که یک شکل گفتار نه تنها می تواند یک فکر را با کلمات کمتری نسبت به یک بیان مستقیم بیان کند، بلکه می تواند فکر را کاملتر منتقل کند
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک شکل صحبت نه تنها می تواند یک تفکر را در کلمات کم تر از یک جمله مستقیم بیان کند، می تواند تفکر را به طور کامل منتقل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A figure of speech a part is used for the whole.
[ترجمه گوگل]شکل گفتار یک جزء برای کل استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]بخشی از سخنرانی برای کل مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Synecdoche is a figure of speech in English, it has many uses, one of which is through association and analogy in order to replace the whole part.
[ترجمه گوگل]Synecdoche یک شکل گفتاری در زبان انگلیسی است که کاربردهای زیادی دارد که یکی از آنها از طریق تداعی و قیاس به منظور جایگزینی کل قسمت است
[ترجمه ترگمان]Synecdoche یک شکل از سخنرانی در زبان انگلیسی است که کاربردهای زیادی دارد، که یکی از آن ها از طریق ارتباط و قیاس به منظور جایگزین کردن کل بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The passage employs a figure of speech called parallelism.
[ترجمه گوگل]این متن از شکل گفتاری به نام موازی سازی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این راهرو از یک شکل گفتاری به نام parallelism استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Irony is an often used figure of speech.
[ترجمه گوگل]کنایه یک شکل گفتاری است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]Irony اغلب به عنوان یک شکل مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A figure of speech in which two essentially unlike things are compared.
[ترجمه گوگل]شکل گفتاری که در آن دو چیز اساساً متفاوت با هم مقایسه می شوند
[ترجمه ترگمان]یک تصویر از سخنرانی که در آن دو به طور کلی برخلاف چیزهای دیگر مقایسه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• expression using words in a nonliteral or unusual sense
a figure of speech is an expression or word that is used with a more abstract or imaginative meaning than its original one.

پیشنهاد کاربران

بازی با کلمات
( در جاهایی )
استعاره
مثلا I give you my word به عنوان یک استعاره به این معنیه که "بهت قول میدم".
شکل بیان.
کلمه یا عبارتی است که از روی عمد از کاربرد زبان معمولی منحرف می شود تا اثر زیباشناسی سخن ( بلاغت ) ایجاد کند.
مترادف: rhetorical figure
لفض
آرایۀ سخن
a figure of speech
آرایه ادبی، صنعت ادبی.
figures of speech
آرایه های ادبی، صنایع ادبی.
مانند:
تشبیه: simile
استعاره: metaphor

بپرس