پیشگیری کردن
جلوگیری کردن
مثلا fights cavities یعنی جلوگیری از پوسیدگی دندان
جلوگیری کردن
مثلا fights cavities یعنی جلوگیری از پوسیدگی دندان
جنگیدین
مقابله
بستگی به جمله داره
مقابله
بستگی به جمله داره
مقابله کردن
جنگیدن
جنگیدن
a firefighter fights fires اتش نشان با اتیش مقابله می کند
دعوت به مسائل بی توجهی و خرجی ندادن