fight against

جمله های نمونه

1. Don't people have the power to fight against life?
[ترجمه گوگل]آیا مردم قدرت مبارزه با زندگی را ندارند؟
[ترجمه ترگمان]مردم قدرت جنگیدن علیه زندگی ندارن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Scientists are claiming a major breakthrough in the fight against cancer.
[ترجمه گوگل]دانشمندان مدعی پیشرفت بزرگی در مبارزه با سرطان هستند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان مدعی یک پیشرفت بزرگ در مبارزه با سرطان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Government has been assiduous in the fight against inflation.
[ترجمه گوگل]دولت در مبارزه با تورم سختگیر بوده است
[ترجمه ترگمان]دولت در مبارزه با تورم پشت کار داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The government has toughened the fight against corruption.
[ترجمه گوگل]دولت مبارزه با فساد را شدیدتر کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت مبارزه با فساد را سخت تر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nelson Mandela is revered for his brave fight against apartheid.
[ترجمه گوگل]نلسون ماندلا به خاطر مبارزه شجاعانه اش علیه آپارتاید مورد احترام است
[ترجمه ترگمان]نلسون ماندلا برای مبارزه شجاعانه اش علیه آپارتاید مورد احترام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The fight against a chemical storage site has transformed a normally sedate village into a battleground.
[ترجمه گوگل]مبارزه با یک محل ذخیره مواد شیمیایی، یک روستای معمولی آرام را به میدان جنگ تبدیل کرده است
[ترجمه ترگمان]مبارزه علیه یک محل ذخیره سازی مواد شیمیایی، یک دهکده معمولی را به یک میدان نبرد تبدیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We must all fight against unfairness and cruelty.
[ترجمه گوگل]همه ما باید با بی عدالتی و ظلم مبارزه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید با بی عدالتی و بی رحمی مبارزه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She put up a game fight against her detractors.
[ترجمه گوگل]او به مبارزه با مخالفان خود پرداخت
[ترجمه ترگمان]او یک مبارزه با detractors را کنار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Security checks are only a palliative in the fight against terrorism.
[ترجمه گوگل]بررسی های امنیتی تنها یک تسکین دهنده در مبارزه با تروریسم است
[ترجمه ترگمان]کنترل های امنیتی تنها داروی تسکین بخش در مبارزه با تروریسم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Stricter controls will help in the fight against inflation.
[ترجمه گوگل]کنترل های سخت گیرانه تر به مبارزه با تورم کمک می کند
[ترجمه ترگمان]کنترل های داخلی به مبارزه با تورم کمک خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We hope to break through soon in the fight against AIDS.
[ترجمه گوگل]امیدواریم به زودی در مبارزه با ایدز موفق شویم
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم که به زودی در مبارزه با ایدز از بین برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She died after a brave fight against cancer.
[ترجمه گوگل]او پس از مبارزه شجاعانه با سرطان درگذشت
[ترجمه ترگمان]او پس از یک مبارزه شجاعانه در برابر سرطان درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The police will not relent in their fight against crime.
[ترجمه گوگل]پلیس در مبارزه با جرم و جنایت تسلیم نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]پلیس در مبارزه خود علیه جرم تسلیم نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government has promised to continue the fight against racism.
[ترجمه گوگل]دولت قول داده است که به مبارزه با نژادپرستی ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]دولت وعده داده است که مبارزه علیه نژادپرستی را ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The islanders were on fire and determined to fight against the attackers.
[ترجمه گوگل]ساکنان جزیره در آتش بودند و مصمم به مبارزه با مهاجمان بودند
[ترجمه ترگمان]ساکنان جزیره آتش گرفته بودند و مصمم بودند که علیه مهاجمان بجنگند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• battle with, struggle with, wage war against

پیشنهاد کاربران

بپرس