fight a losing battle


تقلای بیهوده کردن، بیهوده کوشیدن

پیشنهاد کاربران

تلاش مذبوحانه کردن
Trying to achieve something that you will probably fail to achieve
تلاش بیهوده ( چون تقریبا مطمئنی ثمری نداره و بی نتیجه هس و بازنده ای )
آب در هاون کوبیدن
سعی کردن برای به دست آوردن چیزی که احتمالا نمی تونید به دست بیارید.
نبرد باخته را جنگیدن
جنگ از پیش باخته
تلاش برای چیزی که تقریبا مطمئنی که به شکست منتهی میشه.

بپرس