fig

/ˈfɪɡ//fɪɡ/

معنی: ارایش، انجیر، چیز بی بها، صف ارایی
معانی دیگر: مخفف:، مجازی، به طور مجازی، هر چیز کم ارزش، ناچیز، پشیز، پول سیاه، کفر ابلیس، ذره، (گیاه شناسی) درخت انجیر (از جنس ficus از خانواده ی mulberry که گونه ی ficus carica انجیر خوراکی می دهد و گونه های دیگر آن گیاهان زینتی و حاره ای هستند - fig tree هم می گویند)، (این کار که به نشان توهین انجام می شود: قرار دادن شست بین دو انگشت مجاور آن و یا قرار دادن شست پشت دندانهای فوقانی) بیلاخ !، (عامیانه) ظاهر، سر و وضع، (با out یا up) شال و قبا کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: any of several broad-leafed trees native to the Mediterranean that bear oblong or pear-shaped soft fruit having many small seeds, or the fruit itself.

- Their figs produced less fruit than usual this year.
[ترجمه امیر] درختان انجیر آنها کمتر از سال های قبل و حتی متوسط یا معمول میوه داده است.
|
[ترجمه BTS .Hadid] انجیر ان ها در این سال کم تر از بقیه سال ها میوه تولید کرد
|
[ترجمه amir aliiiiiiii] امسال درخت انجیر کمتر میوه داد
|
[ترجمه گوگل] انجیر آنها امسال کمتر از حد معمول میوه تولید کرد
[ترجمه ترگمان] انجیر آن ها امسال کم تر از همیشه میوه تولید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Figs make a sweet snack, and the seeds are small and crunchy.
[ترجمه گوگل] انجیر یک میان وعده شیرین است و دانه ها کوچک و ترد هستند
[ترجمه ترگمان] انجیر یک اسنک شیرین تهیه می کند و دانه ها کوچک و ترد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any of several similar trees or fruits.

(3) تعریف: a trivial or worthless amount; virtually nothing.

- They thought his invention wasn't worth a fig.
[ترجمه گوگل] آنها فکر می کردند اختراع او ارزش یک انجیر را ندارد
[ترجمه ترگمان] آن ها فکر می کردند که اختراع او ارزشی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اختصار ( abbreviation )
(1) تعریف: abbreviation of "figure."

(2) تعریف: abbreviation of "figurative" or "figuratively."

جمله های نمونه

1. "a fig for house work!" she said angrily to her husband
((کار خانه به جهنم !)) با خشم به شوهرش گفت.

2. a vigorous fig tree
یک درخت انجیر پربار

3. in full fig
(عامیانه) سر تا پا غرق در جامه ی فاخر و تزئینات،شال و قبا کرده

4. not worth a fig
کاملا بی ارزش

5. she doesn't give a fig what the neighbors think
او اصلا عین خیالش نیست که همسایه ها چی فکر می کنن.

6. not care (or give) a fig for (somebody or something)
اصلا اهمیت ندادن (به چیزی یا کسی)،ناچیز شمردن،عین خیال (کسی) نبودن

7. his promise is not worth a fig
قول او یک پول سیاه هم ارزش ندارد.

8. I don't really care a fig about status.
[ترجمه طاها احمدی] من اهمیتی برای این موضوع قائل نیستم.
|
[ترجمه گوگل]من واقعاً به وضعیت اهمیت نمی دهم
[ترجمه ترگمان]من واقعا اهمیتی به این وضعیت نمی دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I don't care a fig what others think of me.
[ترجمه گوگل]برای من مهم نیست که دیگران در مورد من چه فکری می کنند
[ترجمه ترگمان]به چیزی که دیگران درباره من فکر می کنند اهمیتی نمی دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The spokesperson said the information campaign was a fig leaf to hide the most regressive tax in history.
[ترجمه گوگل]این سخنگو گفت که این کمپین اطلاعاتی برگ انجیر برای پنهان کردن قهقرایی ترین مالیات تاریخ بود
[ترجمه ترگمان]این سخنگو گفت که کمپین اطلاعات یک برگ انجیر بود تا the مالیات در تاریخ را پنهان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their progeny mate inside the fig before the young females disperse to new figs.
[ترجمه گوگل]نتاج آنها قبل از اینکه ماده های جوان در انجیرهای جدید پراکنده شوند در داخل انجیر جفت گیری می کنند
[ترجمه ترگمان]جفت گیری آن ها در تصویر انجیر، قبل از پراکنده شدن دختران جوان به figs جدید،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fig tree embeds its multitudes of seeds in globes of sweet pulp.
[ترجمه گوگل]درخت انجیر انبوه دانه های خود را در کره های خمیر شیرین جاسازی می کند
[ترجمه ترگمان]درخت انجیر، پر از دانه های پر از بذر و تکه های گوشت شیرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The result is shown in Fig. 2; in three out of five cases a high peak is present at over 95% confidence.
[ترجمه گوگل]نتیجه در شکل 2 نشان داده شده است در سه مورد از پنج مورد، یک پیک بالا با اطمینان بیش از 95٪ وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه در شکل ۲ نشان داده شده است؛ در سه مورد از پنج مورد پیک بالایی در بیش از ۹۵ % اعتماد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most specifically, Fig. 2 22 is an example of results for a turbulent flow as discussed above.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، شکل 2 22 نمونه ای از نتایج برای یک جریان آشفته همانطور که در بالا بحث شد است
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، شکل ۲ ۲۲ نمونه ای از نتایج برای یک جریان آشفته همانطور که در بالا توضیح داده شد می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Now consider Fig. 15 which illustrates a full employment equilibrium position.
[ترجمه گوگل]اکنون شکل 15 را در نظر بگیرید که موقعیت تعادل اشتغال کامل را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]حال شکل ۱۵ را در نظر بگیرید که وضعیت تعادل شغلی کامل را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Adam and Eve tried to hide their nakedness with fig leaves.
[ترجمه ملیکا] آدم و حوا سعی کردند قسمت های برهنه بدن خود را با برگ های انجیر بپوشانند.
|
[ترجمه گوگل]آدم و حوا سعی کردند عریانی خود را با برگ انجیر پنهان کنند
[ترجمه ترگمان]ادم و ای و سعی می کردند برهنگی خود را با برگ ها پنهان کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ارایش (اسم)
order, arrangement, muster, attire, garnish, ornament, array, embellishment, formation, toilet, dressing, polish, inflorescence, decor, purfle, toilette, habiliment, fig, finery, garnishment, ornamentation, toiletry, mounting

انجیر (اسم)
fig

چیز بی بها (اسم)
fig

صف ارایی (اسم)
formation, fig

انگلیسی به انگلیسی

• type of tree; fruit of this tree; something which is worthless or unimportant; least bit; contemptuous gesture; dress, clothing; condition, state
a fig is a soft, sweet, tropical fruit that is full of tiny seeds.
fig. is used in writing to refer to a particular diagram. fig. is an abbreviation for `figure'.

پیشنهاد کاربران

This term is used to describe a small or insignificant amount of something. It conveys the idea of a small quantity or value.
مقدار کمی یا ناچیز از چیزی. این ایده یک مقدار یا ارزش کوچک را منتقل می کند.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
It’s not worth a fig to me.
In a conversation about a minor setback, one might comment, “It’s just a fig in the grand scheme of things. ”
Another person might say, “I have a fig of interest in that topic. ”

a soft sweet fruit with small seeds این بهتره انجیر
انجیر
چیز بی بها، آرایش، صف آرایی
۱ _ انجیر
۲ _ وقتی بعد از fig یک نقطه بیاد و همچنین در پرانتز باشد ؛ اونجا بصورت به اختصار در اومده کلمه figurative به معنای ( مجازی ) است
( fig. ) = figurative
در زبان تورکی استانبولی، Fig Sign ( به تورکی: Nah ) نوعی علامت دست توهین آمیز میباشد که در آن، انگشت شصت بین انگشت اشاره و انگشت وسط قرار میگیرد و سپس در حالت مشت به سمت مخاطب برای توهین کردن به او قرار میگیرد. معنای این علامت دست، هم ارز با علامت 🖕 میباشد.
اسامی میوه های مختلف به انگلیسی:
apple = سیب 🍏 🍎
seed ( American ) / pip ( British ) = تخم سیب
pear = گلابی 🍐
banana = موز 🍌
grape = انگور 🍇
watermelon = هندوانه 🍉
...
[مشاهده متن کامل]

melon = خربزه، ملون
cantaloupe = طالبی
honeydew melon = طالبی
❗️لطفا برای مشاهده تفاوت این دو طالبی، عکس های هر کدام را در گوگل سرچ و مشاهده کنید
plum = آلو
greengage = آلو سبز
apricot = زردآلو
peach = هلو 🍑
nectarine = شلیل
cherry = گیلاس 🍒
sour cherry = آلبالو
fig = انجیر
persimmon = خرمالو
mango = انبه 🥭
pineapple = آناناس 🍍
avocado / avocado pear = آووکادو 🥑
strawberry = توت فرنگی 🍓
blueberry = بلوبری
blackberry / bramble ( British ) = توت سیاه
raspberry = تمشک
❗️بعضی جا ها هر دو کلمه رو تمشک معنا کردند. برای مشاهده تفاوت این دو، لطفا هم blackberry و هم raspberry رو در گوگل سرچ کنید و تصاویر هر کدام رو مشاهده کنید
orange = پرتقال
tangerine = نارنگی 🍊
clementine = نارنگی یافا
lemon = لیمو 🍋
lime = لیمو ترش
pomegranate = انار
kiwi / kiwi fruit = کیوی 🥝
quince = به
stone ( British ) / pit ( American ) = هسته میوه

a soft pear - shaped fruit with sweet dark flesh and many small seeds, eaten fresh or dried
انجیر، انجیر خوراک یا شال انجیر ( نام علمی: Ficus carica ) گونه ای آسیایی از گیاهان گلدار خانواده انجیران است. این درخت بومی خاور میانه و آسیای غربی است.
figfigfig
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Fig
Shaped soft fruit having many small seeds or the fruit itself.
انجیر
fig = انجیر
it's noun
. She loves eating fig for dessert

کوته نوشت واژه Figure است.
Figure یعنی شکل.
A soft sweet fruit that is full of small seeds
انجیر بوته انجیر
میوه انجیر
not care /not give a fig for
پشیزی ارزش قائل نشدن برای ، تره هم خورد نکردن برای

انجیر
a soft sweet fruit
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس