fifo


(حسابداری - مخفف: اول آمد و اول می رود) روش فایفو (روش ارزیابی موجودی انبار: اقلام مصرف شده یا فروخته شده را به قیمت کالایی که ابتدا خریداری شده به حساب می آورند و کالاهای موجود را به قیمت کالایی که اخیرا خریداری شده محاسبه می کنند)

جمله های نمونه

1. FIFO scheduling behaves differently from round-robin scheduling, and the differences can cause hangs in some Java programs.
[ترجمه گوگل]زمان‌بندی FIFO رفتاری متفاوت از زمان‌بندی دور برگشتی دارد و این تفاوت‌ها می‌تواند باعث هنگ در برخی از برنامه‌های جاوا شود
[ترجمه ترگمان]FIFO های FIFO متفاوت از برنامه ریزی دوره ای رفتار می کنند و تفاوت ها می توانند باعث آویزان شدن بعضی از برنامه های جاوا شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The design of asynchronous FIFO meets with two troubles, metastability and how to generate empty and full flag correctly.
[ترجمه گوگل]طراحی FIFO ناهمزمان با دو مشکل روبرو می شود، پایداری و نحوه تولید صحیح پرچم خالی و پر
[ترجمه ترگمان]طراحی FIFO های غیر همزمان با دو مشکل مواجه می شوند، metastability و نحوه تولید صحیح و کامل پرچم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. When a new fingerprint is found, a first-in first-out (FIFO) strategy is used to allocate space in a limited memory-space to store the new entry.
[ترجمه گوگل]هنگامی که اثر انگشت جدیدی پیدا می‌شود، استراتژی اولین خروجی اول (FIFO) برای تخصیص فضا در فضای محدود حافظه برای ذخیره ورودی جدید استفاده می‌شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک اثر انگشت جدید یافت می شود، یک استراتژی اول از FIFO ها برای تخصیص فضا در حافظه محدودی برای ذخیره ورودی جدید استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If FIFO method is used to account for product costs, it is necessary to measure separately the equivalent units in beginning work in process and the current period equivalent units.
[ترجمه گوگل]اگر از روش FIFO برای محاسبه هزینه های محصول استفاده می شود، لازم است واحدهای معادل در شروع کار در فرآیند و واحدهای معادل دوره جاری به طور جداگانه اندازه گیری شوند
[ترجمه ترگمان]اگر از روش FIFO برای محاسبه هزینه های محصول استفاده می شود، لازم است واحدهای معادل را در شروع کار در فرآیند و واحدهای معادل دوره فعلی اندازه گیری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Commonly used in disk drive scheduling algorithms are: simple disk drive scheduling algorithm is first in first out (FIFO) method.
[ترجمه گوگل]معمولاً در الگوریتم‌های زمان‌بندی درایو دیسک استفاده می‌شود: الگوریتم زمان‌بندی درایو دیسک ساده به روش اولین خروجی (FIFO) است
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های زمان بندی درایو دیسک، معمولا در ابتدا در ابتدا از روش FIFO استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For simplicity, the page-out algorithm uses FIFO page-out algorithm, and in one out of only the page in the page table to erase.
[ترجمه گوگل]برای سادگی، الگوریتم page-out از الگوریتم FIFO page-out استفاده می کند و در یکی از صفحات جدول صفحه برای پاک کردن استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]برای سادگی، الگوریتم صفحه - خارج از الگوریتم FIFO را استفاده می کند و در یک صفحه از تنها صفحه در جدول صفحه برای پاک کردن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Data is transmitted out of the FIFO at a transmit clock rate using a transmit address pointer incremented at the transmit clock rate.
[ترجمه گوگل]داده ها به خارج از FIFO با نرخ ساعت ارسال با استفاده از یک نشانگر آدرس انتقال که در نرخ ساعت ارسال افزایش می یابد، منتقل می شود
[ترجمه ترگمان]داده از FIFO ها خارج از FIFO انتقال داده می شود و با استفاده از سیگنال حامل نشان می دهد که در نرخ ساعت انتقال داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The improved design of FIFO in respect of Multi - Asynchronous Clock Designs acquires perfect working performance.
[ترجمه گوگل]طراحی بهبودیافته FIFO در رابطه با طرح های ساعت چند ناهمزمان عملکرد کاری عالی را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]طراحی بهبود یافته FIFO با توجه به طراحی های همزمان چند بانده، عملکرد کاری کامل را به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Presents a circuit of FIFO involving single port SRAM.
[ترجمه گوگل]مداری از FIFO شامل SRAM تک پورت را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]ارایه یک مدار FIFO با استفاده از SRAM تکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The processor read the FIFO storage data using the interrupt method in the procession of data processing.
[ترجمه گوگل]پردازنده داده های ذخیره سازی FIFO را با استفاده از روش وقفه در پردازش داده ها می خواند
[ترجمه ترگمان]پردازنده با استفاده از روش وقفه در روند پردازش داده ها، FIFO های ذخیره سازی FIFO را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Asynchronous First In First Out(FIFO) is adopted to synchronize data transfer between APB bus and I2C bus.
[ترجمه گوگل]Asynchronous First In First Out (FIFO) برای همگام سازی انتقال داده بین گذرگاه APB و گذرگاه I2C استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]اول - در ابتدا (FIFO ها)برای همزمان سازی انتقال داده بین باس APB و باس I۲C اتخاذ می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This thesis uses FIFO input flow control strategy to improve performance of ATM multimedia network of Shanghai Railway Station.
[ترجمه گوگل]این پایان نامه از استراتژی کنترل جریان ورودی FIFO برای بهبود عملکرد شبکه چند رسانه ای ATM ایستگاه راه آهن شانگهای استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این پایان نامه از استراتژی کنترل جریان ورودی FIFO برای بهبود عملکرد شبکه چندرسانه ای ATM ایستگاه راه آهن شانگهای استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The receiver side reads out the data from FIFO queue according to the type of data, and form one integrated frame to make sure of the integrality of frame.
[ترجمه گوگل]سمت گیرنده داده ها را از صف FIFO با توجه به نوع داده می خواند و برای اطمینان از یکپارچگی فریم یک فریم یکپارچه تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]طرف گیرنده اطلاعات از صف FIFO را مطابق با نوع داده از صف FIFO می خواند و یک چارچوب یکپارچه برای اطمینان از the فریم تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. However, neither a pipe nor a named pipe provides random access, because each operates as a first-in, first-out (FIFO) device.
[ترجمه گوگل]با این حال، نه یک لوله و نه یک لوله با نام دسترسی تصادفی را فراهم نمی کند، زیرا هر یک به عنوان یک دستگاه اولین ورودی، اولین خروجی (FIFO) عمل می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، نه یک لوله و نه یک لوله به نام pipe امکان دسترسی تصادفی را فراهم نمی کنند، زیرا هر یک به عنوان یک دستگاه اول - اولین (FIFO)عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Perhaps for this reason, many businesses change from FIFO to LIFO.
[ترجمه گوگل]شاید به همین دلیل، بسیاری از مشاغل از FIFO به LIFO تغییر می کنند
[ترجمه ترگمان]شاید به همین دلیل، بسیاری از کسبوکارها از FIFO ها به LIFO تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: First In, First Out
موضوع: کامپیوتر
خروج به ترتیب ورود یکی از روش های سازماندهی کنترل داده با توجه به زمان و اولویت بندی است. این اصطلاح، اصل تکنیک پردازش صف یا بر آوردن تقاضای عرضه شده به وسیله راهکار «اولین ورودی، اولین دریافت کننده خدمات» (FCFS) را توصیف می نماید: هر مهره ای که زودتر وارد شود، زود تر بررسی می گردد و هر مهره ای پس از آن وارد شود صبر می کند تا اعمال انجام گرفته روی مهره اول تمام شود.

بنابراین، این موضوع شبیه رفتار صف بندی انسان ها است، جاییکه افراد صف را به ترتیب ورودشان ترک می نمایند. یازمانیکه در پشت چراغ راهنمایی منتظر نوبت خود می شوند. FCFS نیز نام دیگری برای الگوریتم زمانبندی سیستم عامل FIFO است. روشی که به هر فرآیندی زمانی از زمان پردازنده را مطابق با ترتیب ورودش اختصاص می دهد. در معنای وسیع تر، سرواژه LIFO یا «آخرین ورودی، اولین خروجی» متضاد FIFO است. با در نظر گرفتن واژه FILO به معنای «اولین ورودی، آخرین خروجی» تفاوت این دو واژه آشکار تر می شود. در واقع هر دو حالت خاصی از یک لیست عام هستند. تفاوت در داده ها وجود ندارد. بلکه در قواعد برای دستیابی به محتوا است.

تخصصی

[کامپیوتر] علامت اختصاری first out . first in روشی برای ذخیره و بازیابی اقلام ( داده ) از یک فهرست . جدول، یا پشته، به طوری که نخستین عنصر ذخیره شده . اولین عنصر مورد بازیابی نیز باشد . - خروج به ترتیب ورود، اولین صادره از اولین وارده، به ترتیب ورود Fint in First Out .
[برق و الکترونیک] first- in first- out-خروج به ترتیب ورود [ فیفو] روشی که چگونگی گرفتن داده ها از حافظه ی رایانه را تعریف می کند. در حافظه « فیفو» داده های ورودی به صورت خودکار به طرف پایانه های خروجی منتقل می شوند. پس از هر بار برداشتن داده از خروجی، داده های دیگر به صورت خودکار به پایین خط می آیند و موقعیتهای خالی را پر می کنند.

انگلیسی به انگلیسی

• system in which the first item stored is the first item retrieved (computers); inventory method for valuing merchandise

پیشنهاد کاربران

FIFO = First In, First Out
خروج به ترتیب ورود ( FIFO ) روشی برای ارزیابی موجودی است که فرض می کند اولین اقلام خریداری شده اولین اقلام فروخته شده هستند. به این معنی که بهای تمام شده کالای فروخته شده ( COGS ) با استفاده از بهای تمام شده قدیمی ترین اقلام موجودی محاسبه می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

FIFO یکی از متداول ترین روش های ارزیابی موجودی است و طبق قانون برای شرکت های عمومی در ایالات متحده الزامی است. FIFO همچنین یک روش نسبتاً ساده برای پیاده سازی و نگهداری است.

متد یا روش
الویت اول مصرف با جنس قدیمی تر ( غذایی، کالا یا … )

بپرس