به شدت وفادار
کاملا وفادار
با درندگی وفادار بودن. دوستی که هر چه باشد در کنار شماست، آماده است تا با شما به جنگ برود و هر مانعی را که زندگی پیش روی شما قرار دهد، بر عهده بگیرد.
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
And yet he had a soft, even sentimental, heart: he was devoted to his family and fiercely loyal to her.
Stewart, Michael COMPULSION
He's a fiercely loyal person to his family and friends.
Times, Sunday Times ( 2016 )
As a literary editor he was fiercely loyal to his writers.
Times, Sunday Times ( 2014 )
Something devoted and fiercely loyal - a retriever, maybe, or a labrador.
Mark Mills AMAGANSETT ( 2004 )
It had a very small but fiercely loyal viewership.
Times, Sunday Times ( 2009 )
کاملا وفادار
با درندگی وفادار بودن. دوستی که هر چه باشد در کنار شماست، آماده است تا با شما به جنگ برود و هر مانعی را که زندگی پیش روی شما قرار دهد، بر عهده بگیرد.
مثال:
... [مشاهده متن کامل]
شدیداً وفادار
کسی که با وفادار بودن زیاد دیگران از او سوء استفاده می کنند .