1. a fiendish punishment
مجازات بسیار شدید
2. the fiendish plot of murdering the father for his money
نقشه ی شیطانی کشتن پدر به خاطر ثروتش
3. This was a fiendish act of wickedness.
4. If only she were as fiendish as her enemies say she is, Hillary Clinton might be enjoying all this.
[ترجمه گوگل]اگر او همانقدر شیطان بود که دشمنانش می گویند، هیلاری کلینتون ممکن بود از همه اینها لذت می برد
[ترجمه ترگمان]اگر فقط به همان اندازه که دشمنان او می گفتند شیطانی بود، هیلاری کلینتون از این همه لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The whole thing was so oblique, so fiendish in its circumlocutions, that he did not want to accept it.
[ترجمه گوگل]همه چیز به قدری مورب، آنقدر در محاوراتش شیطانی بود که نمی خواست آن را بپذیرد
[ترجمه ترگمان]همه چیز چنان بود که او نمی خواست آن را بپذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'm in a fiendish hurry.
7. Will Robin solve the fiendish crimes?
[ترجمه گوگل]آیا رابین جنایات شیطانی را حل خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]رابین \"جرائم شیطانی رو حل میکنه؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The fiendish complexity of claiming the credits may be putting people off.
[ترجمه گوگل]پیچیدگی شیطانی ادعای اعتبار ممکن است مردم را به تعویق بیندازد
[ترجمه ترگمان]پیچیدگی شیطانی ادعا کردن اعتبار ممکن است مردم را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. You want us to endorse some fiendish invention that will be the means of taking human life!
[ترجمه گوگل]شما از ما می خواهید که یک اختراع شیطانی را تأیید کنیم که وسیله ای برای گرفتن جان انسان خواهد بود!
[ترجمه ترگمان]شما از ما می خواهید که یک اختراع شیطانی را تایید کنیم که این وسیله برای گرفتن زندگی انسان است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There is little or no deterrent for these fiendish acts.
[ترجمه گوگل]بازدارندگی کمی برای این اعمال شیطانی وجود دارد یا اصلا وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مانعی برای این اعمال شیطانی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Unlike a Barbarian, however, a fiendish rage drake is not fatigued after raging.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخلاف یک بربر، یک دریک خشم شیطانی پس از خشم خسته نمی شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، این نر بر خلاف یک فرد دلسوز، از شدت خشم خسته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Don't be so fiendish . A fiendish person is never welcomed.
[ترجمه گوگل]اینقدر شیطون نباش از یک آدم شیطانی هرگز استقبال نمی شود
[ترجمه ترگمان]انقدر شیطانی نباش یه شخص شیطانی هیچوقت به کسی خوش آمد نمیگه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. That sounds so simple, but the ambiguity is fiendish enough to keep the hounds confused.
[ترجمه گوگل]این خیلی ساده به نظر می رسد، اما ابهام آنقدر شیطانی است که سگ های شکاری را گیج نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]این خیلی ساده به نظر می رسد، اما ابهام آن قدر وحشتناک است که سگ های شکاری را گیج نگاه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The savages took fiendish delight in torturing their prisoners.
[ترجمه گوگل]وحشی ها از شکنجه زندانیان خود لذتی شیطانی می بردند
[ترجمه ترگمان]وحشیان از شکنجه کردن اسیران خودداری می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Heathcliff chuckled a fiendish laugh at the idea.
[ترجمه گوگل]هیثکلیف با این ایده خنده ای شیطانی کرد
[ترجمه ترگمان]هیت کلیف خنده ای شیطانی سر داد و به این فکر افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید