1. More field work studies of systems analysts and how they relate to managers should illuminate this little known area of managerial work.
[ترجمه گوگل]مطالعات میدانی بیشتر تحلیلگران سیستم و نحوه ارتباط آنها با مدیران باید این حوزه کمتر شناخته شده کار مدیریتی را روشن کند
[ترجمه ترگمان]مطالعات کاری می دانی بیشتر درباره تحلیلگران سیستم ها و چگونگی ارتباط آن ها با مدیران باید این ناحیه کوچک از کار مدیریتی را روشن کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The mine inspectors in the field work only with their wits and the confidence that they have seen it all before.
[ترجمه گوگل]بازرسان معدن در میدان فقط با عقل خود و اعتماد به نفسی که قبلاً همه چیز را دیده اند کار می کنند
[ترجمه ترگمان]بازرسان معدن فقط با عقل و the که قبلا آن را دیده بودند کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The field work had started in 1907 but the extremely complex geology and the war years had delayed the project.
[ترجمه گوگل]کار میدانی در سال 1907 آغاز شده بود، اما زمین شناسی بسیار پیچیده و سال های جنگ این پروژه را به تاخیر انداخته بود
[ترجمه ترگمان]کار می دانی در سال ۱۹۰۷ آغاز شد، اما زمین شناسی بسیار پیچیده و سال های جنگ پروژه را به تاخیر انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Conducting field work in the Mikumi National Park, Ms Collett witnessed a yellow baboon eating another fruit bat of the same genus (Epomophorus minor).
[ترجمه گوگل]خانم کولت در حین انجام کار میدانی در پارک ملی میکومی، شاهد یک بابون زرد بود که در حال خوردن خفاش میوه دیگری از همان جنس (Epomophorus minor) بود
[ترجمه ترگمان]خانم Collett در انجام کار می دانی در پارک ملی Mikumi شاهد یک میمون زرد بود که یک خفاش میوه ای دیگر از جنس مشابه را می خورد (Epomophorus)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Last I heard he was doing some field work tracking the local bear population.
[ترجمه گوگل]آخرین بار شنیدم که او در حال انجام کارهای میدانی برای ردیابی جمعیت خرس های محلی است
[ترجمه ترگمان]آخرین بار شنیدم که کار می دانی را انجام می دهد که جمعیت ناقل محلی را تعقیب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Overabundance of coat, or cottony texture, impractical for field work should be penalized.
[ترجمه گوگل]فراوانی کت یا بافت پنبهای که برای کار مزرعه غیرعملی است باید جریمه شود
[ترجمه ترگمان]پوشش دادن پوشش، یا بافت پنبه ای که برای کار می دانی غیر عملی است، باید جریمه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Can't you just see this as - as field work?
[ترجمه گوگل]آیا نمی توانید این را فقط به عنوان یک کار میدانی ببینید؟
[ترجمه ترگمان]نمی تونی این رو به عنوان کارگر مزرعه ببینی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Field work is the most important method for anthropology.
[ترجمه گوگل]کار میدانی مهمترین روش برای انسان شناسی است
[ترجمه ترگمان]کار می دانی مهم ترین روش برای انسان شناسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Andworked at an insurance company my graduation field work.
[ترجمه گوگل]و در یک شرکت بیمه کار میدانی فارغ التحصیلی ام را انجام دادم
[ترجمه ترگمان]در یک شرکت بیمه کار می دانی فارغ التحصیلی من کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Shandan cement plant in order to field work standardization in various positions established working management, including working procedure chart and time sequence diagram.
[ترجمه گوگل]کارخانه سیمان شاندان به منظور استانداردسازی کار میدانی در پست های مختلف مدیریت کاری از جمله نمودار روش کار و نمودار توالی زمانی را ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]کارخانه سیمان Shandan به منظور استانداردسازی سطح کار در موقعیت های مختلف، از جمله نمودار فرآیند کار و نمودار توالی زمانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He would have been pre - eminent in field work.
[ترجمه گوگل]او در کار میدانی برجسته بود
[ترجمه ترگمان]او می توانست در زمینه کاری از دست برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. During busy seasons they help with field work.
[ترجمه گوگل]در فصول پرمشغله آنها در کار میدانی کمک می کنند
[ترجمه ترگمان]در طی فصل های شلوغ به کار می دانی کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A unitive criterion about the field work condition of the method has not been established until now.
[ترجمه گوگل]یک معیار واحد در مورد شرایط کار میدانی روش تا کنون ایجاد نشده است
[ترجمه ترگمان]یک معیار unitive در مورد شرایط کار می دانی این روش تا کنون ایجاد نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. According to the field work, the interpretation precision remote sensing was 8 31 %.
[ترجمه گوگل]با توجه به کار میدانی، تفسیر سنجش از دور دقیق 8 31٪ بود
[ترجمه ترگمان]با توجه به کار می دانی، تفسیر دقیق سنجش از راه دور ۸ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The mission was over, the field work ended, the split-second, life-and-death decisions made.
[ترجمه گوگل]ماموریت تمام شد، کار میدانی به پایان رسید، تصمیمات مرگ و زندگی در کسری از ثانیه گرفته شد
[ترجمه ترگمان]این ماموریت به پایان رسید، کار می دانی به پایان رسید، تصمیمات نیمه دوم، زندگی و مرگ گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. Most of the fieldwork was carried out in Italy.
[ترجمه گوگل]بیشتر کارهای میدانی در ایتالیا انجام شد
[ترجمه ترگمان]بیشتر این کار عملی در ایتالیا به اجرا درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. As a result, interest in non-destructive fieldwork was rekindled and continues today alongside excavation.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، علاقه به کار میدانی غیر مخرب دوباره برانگیخته شد و امروز در کنار حفاری ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، علاقه به کاره ای غیر مخرب دوباره شعله ور شد و امروزه در کنار حفاری ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. The study involves observational fieldwork in different types of police stations.
[ترجمه گوگل]این مطالعه شامل کار میدانی مشاهده ای در انواع مختلف کلانتری است
[ترجمه ترگمان]این مطالعه شامل مطالعات می دانی در انواع مختلف پاسگاه های پلیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. Fieldwork in this style is a very small-scale, private affair.
[ترجمه گوگل]کار میدانی در این سبک یک امر بسیار کوچک و خصوصی است
[ترجمه ترگمان]Fieldwork در این سبک یک ماجرای بسیار کوچک و خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. Fieldwork also forms an integral part of the curriculum.
[ترجمه گوگل]کار میدانی نیز بخشی جدایی ناپذیر از برنامه درسی را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]Fieldwork همچنین بخش کاملی از برنامه درسی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. It is important that fieldwork staff give high priority to this.
[ترجمه گوگل]مهم است که کارکنان میدانی اولویت بالایی به این امر بدهند
[ترجمه ترگمان]مهم است که کار عملی کار عملی اولویت بالایی به این کار بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. Fieldwork was conducted in two of the three regions, each of which has its own particular administrative structure.
[ترجمه گوگل]کار میدانی در دو منطقه از سه منطقه انجام شد که هر کدام ساختار اداری خاص خود را دارند
[ترجمه ترگمان]Fieldwork در دو منطقه از این سه منطقه انجام شد که هر کدام از آن ها ساختار اداری خاص خود را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. The project consists of several months' fieldwork carried out during the summer term and long vacation of the Junior Honours year.
[ترجمه گوگل]این پروژه شامل چندین ماه کار میدانی است که در طول ترم تابستان و تعطیلات طولانی سال افتخارات جونیور انجام شده است
[ترجمه ترگمان]این پروژه شامل چندین ماه عملی انجام شده در طول دوره تابستانه و تعطیلات طولانی سال نوجوانان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
24. Fieldwork in the Highlands was resumed in 1926 in a rather dramatic fashion.
[ترجمه گوگل]کار میدانی در ارتفاعات در سال 1926 به شیوه ای نسبتاً دراماتیک از سر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۶ Fieldwork در ارتفاعات کوهستانی به شکلی دراماتیک از سرگرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Fieldwork, Ted Smith explained, concerned looking for birds, and listening; recording and making notes.
[ترجمه گوگل]تد اسمیت توضیح داد که کار میدانی مربوط به جستجوی پرندگان و گوش دادن بود ضبط و یادداشت برداری
[ترجمه ترگمان]تد اسمیت به دنبال پرندگان می گشت و گوش می داد و یادداشت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. Fieldwork is a major element of this degree since the material for study is gained by survey and excavation.
[ترجمه گوگل]کار میدانی عنصر اصلی این درجه است زیرا مواد مورد مطالعه با بررسی و حفاری به دست می آید
[ترجمه ترگمان]Fieldwork یک عنصر مهم از این درجه است چرا که مواد مورد مطالعه با بررسی و حفاری بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. In fieldwork, you are really looking for anything that might confirm the existence of a ley.
[ترجمه گوگل]در کار میدانی، شما واقعاً به دنبال هر چیزی هستید که ممکن است وجود یک لی را تأیید کند
[ترجمه ترگمان]در مبارزه، شما واقعا دنبال چیزی هستید که ممکن است وجود یک آقای وی زلی را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. During the fieldwork period, sudden infant deaths received enormous publicity in the national media.
[ترجمه گوگل]در طول دوره کار میدانی، مرگهای ناگهانی نوزادان در رسانه ملی تبلیغات زیادی دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]در طی این دوره کاری، مرگ و میر نوزادان بطور ناگهانی در رسانه های ملی منتشر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
29. Fieldwork in the town or village or the high street can also yield good results.
[ترجمه گوگل]کار میدانی در شهر یا روستا یا خیابان های بزرگ نیز می تواند نتایج خوبی به همراه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]Fieldwork در شهر یا روستا یا خیابان بالا نیز می تواند نتایج خوبی به همراه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید