field test

/ˈfiːldˈtest//fiːldtest/

(اتومبیل یا اسباب و غیره را) عملا امتحان کردن، آزمون عملی کردن (ابزار و غیره)، (تحت شرایط واقعی) آزمایش کردن، ازمون پایکار

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: field-tests, field-testing, field-tested
• : تعریف: to test (something) in the same conditions as those in which it will actually be used.

جمله های نمونه

1. Integrating technologies resulted in a successful field test. Database management systems are currently host-resident on conventional computers.
[ترجمه گوگل]یکپارچه سازی فناوری ها منجر به یک آزمایش میدانی موفقیت آمیز شد سیستم های مدیریت پایگاه داده در حال حاضر بر روی کامپیوترهای معمولی مقیم میزبان هستند
[ترجمه ترگمان]ادغام تکنولوژی ها منجر به یک آزمایش می دانی موفقیت آمیز شد سیستم های مدیریت پایگاه داده هم اکنون میزبان کامپیوترهای متعارف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The field test procedures resemble an actual quality assessment and usually involve an audit of client records.
[ترجمه گوگل]روش های آزمایش میدانی شبیه ارزیابی کیفیت واقعی است و معمولاً شامل ممیزی سوابق مشتری است
[ترجمه ترگمان]روش های تست می دانی شبیه یک ارزیابی کیفی واقعی هستند و معمولا شامل حسابرسی سوابق مشتری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A field test is a more formal means of ratification in which the draft criteria are applied on a trial basis.
[ترجمه گوگل]آزمون میدانی ابزار رسمی تری برای تصویب است که در آن پیش نویس معیارها به صورت آزمایشی اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]آزمون می دانی یک ابزار رسمی برای تصویب است که در آن پیش نویس به صورت آزمایشی اعمال می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Field test results were obtained from 102 sites in 35 states.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش میدانی از 102 سایت در 35 ایالت به دست آمد
[ترجمه ترگمان]نتایج تست میدان از ۱۰۲ سایت در ۳۵ ایالت بدست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Our intention is to carry out a field test with gel in 1994-9 with Gyda being one of the candidates.
[ترجمه گوگل]قصد ما انجام تست میدانی با ژل در سال 94-94 با حضور گیدا یکی از داوطلبان می باشد
[ترجمه ترگمان]هدف ما انجام تست می دانی با ژل در سال های ۱۹۹۴ - ۱۹۹۴ با Gyda بودن یکی از کاندیداها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Integrating technologies resulted in a successful field test.
[ترجمه گوگل]یکپارچه سازی فناوری ها منجر به یک آزمایش میدانی موفقیت آمیز شد
[ترجمه ترگمان]ادغام تکنولوژی ها منجر به یک آزمایش می دانی موفقیت آمیز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please explain the method of field test and flushing ( blowing off ) of the pipelines.
[ترجمه گوگل]لطفا روش آزمایش میدانی و فلاشینگ (دمیدن) خطوط لوله را توضیح دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا روش تست می دانی و تخلیه (منفجر کردن)خطوط لوله را توضیح دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mechanism, development, testing and field test of EP DRA are introduced.
[ترجمه گوگل]مکانیسم، توسعه، آزمایش و آزمایش میدانی EP DRA معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]مکانیسم، توسعه، تست و تست می دانی of EP معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. More than 45 field test jobs were performed in the field test campaign.
[ترجمه گوگل]بیش از 45 کار آزمون میدانی در کمپین آزمون میدانی انجام شد
[ترجمه ترگمان]بیش از ۴۵ کار آزمایشی در این زمینه در زمینه آزمایش زمین انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The team is now doing field test tests.
[ترجمه گوگل]این تیم اکنون در حال انجام آزمایشات میدانی است
[ترجمه ترگمان]این تیم اکنون در حال انجام آزمایش های می دانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Competition product info, field test, specialist visit, etc.
[ترجمه گوگل]اطلاعات محصول مسابقه، تست میدانی، بازدید متخصص و غیره
[ترجمه ترگمان]اطلاعات محصول رقابت، تست می دانی، بازدید تخصصی، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Through a field test of TQ160 fully hydraulic dozer, traction and travel system pressure of a fully hydraulic dozer are practically tested.
[ترجمه گوگل]از طریق آزمایش میدانی بولدوزر کاملا هیدرولیک TQ160، فشار سیستم کشش و حرکت یک بولدوزر کاملا هیدرولیک به طور عملی آزمایش می شود
[ترجمه ترگمان]از طریق آزمایش می دانی بولدوزر کامل بولدوزر، کشش و فشار سیستم حرکت یک بولدوزر کاملا هیدرولیکی به طور عملی مورد آزمایش قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The results of field test showed that adopting cascade geophone pattern can be results of good continuation of phase, enhanced amplitude and high signal-to-noise ratio on the records.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش میدانی نشان داد که اتخاذ الگوی ژئوفون آبشاری می‌تواند نتیجه تداوم خوب فاز، افزایش دامنه و نسبت سیگنال به نویز بالا بر روی رکوردها باشد
[ترجمه ترگمان]نتایج تست می دانی نشان داد که پذیرش الگوی geophone cascade می تواند منجر به تداوم خوب فاز، دامنه تقویت شده و نسبت سیگنال به نویز بالای رکوردها باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods Reservoir engineering calculation, numerical simulation, examination and field test were adopted to define development strategy.
[ترجمه گوگل]روش‌ها محاسبه مهندسی مخزن، شبیه‌سازی عددی، معاینه و آزمایش میدانی برای تعریف استراتژی توسعه اتخاذ شد
[ترجمه ترگمان]روش های محاسبه مهندسی مخزن، شبیه سازی عددی، بررسی و آزمایش می دانی برای تعریف استراتژی توسعه اتخاذ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آزمایش صحرایی
[زمین شناسی] آزمون نصبگاهی- آزمایش صحرایی، آزمایش کارگاهی، آزمون در محل نصب تجهیزات
[خاک شناسی] آزمون صحرایی
[نفت] آزمایش سرمیدان
[آب و خاک] آزمایش میدانی

انگلیسی به انگلیسی

• if you field-test a new piece of equipment, you test it in a real, natural environment. verb here but can also be used as a count noun. e.g. it has undergone several field-tests.

پیشنهاد کاربران

field test ( حمل‏ونقل ریلی )
واژه مصوب: آزمایش میدانی
تعریف: آزمایش وسایل نقلیه در هنگام حرکت یا حمل بار
آزمون میدانی
روش های میدانی
مزرعه ی آزمایشی

بپرس