field of vision

1. Our field of vision is limited by that tall building.

[ترجمه گوگل]میدان دید ما با آن ساختمان بلند محدود شده است
[ترجمه ترگمان]حوزه بینایی ما محدود به این ساختمان بلند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The couple moved outside her field of vision.

[ترجمه گوگل]این زوج خارج از میدان دید او حرکت کردند
[ترجمه ترگمان]این زوج خارج از محدوده دید او حرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Our field of vision is surprisingly wide.

[ترجمه گوگل]میدان دید ما به طرز شگفت آوری گسترده است
[ترجمه ترگمان]حوزه بینایی ما به طرز شگفت آوری عریض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With increased power, the field of vision of the binoculars becomes smaller.

[ترجمه گوگل]با افزایش قدرت، میدان دید دوربین دوچشمی کوچکتر می شود
[ترجمه ترگمان]با افزایش قدرت، میدان دید دوربین نیز کوچک تر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was aware of shapes moving across her field of vision.

[ترجمه گوگل]او از حرکت اشکال در میدان دید او آگاه بود
[ترجمه ترگمان]او از اشکالی که در مسیر دید او حرکت می کرد آگاه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Or, rather, arrange to stay in his field of vision until he marries her.

[ترجمه گوگل]یا بهتر است ترتیبی دهید که تا زمانی که با او ازدواج کند در میدان دید او بماند
[ترجمه ترگمان]یا بهتر است ترتیبی بدهیم تا او با او ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Messages from the right-hand field of vision of both eyes are received by the left-hand side of the brain.

[ترجمه گوگل]پیام های میدان دید سمت راست هر دو چشم توسط سمت چپ مغز دریافت می شود
[ترجمه ترگمان]پیام هایی از سمت راست تصویر هر دو چشم توسط طرف چپ مغز دریافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mrs LaRue smiled and moved away from my field of vision.

[ترجمه گوگل]خانم لارو لبخندی زد و از میدان دید من دور شد
[ترجمه ترگمان]خانم لارو لبخند زد و از میدان دید من دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A huge hand loomed in her field of vision.

[ترجمه گوگل]دست بزرگی در میدان دید او ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]یک دست بزرگ در میدان دیدش پدیدار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The impulses from the right field of vision of both eyes are received by the left side of the brain.

[ترجمه گوگل]تکانه های میدان دید سمت راست هر دو چشم توسط سمت چپ مغز دریافت می شود
[ترجمه ترگمان]ایمپالس ها از میدان درست بینایی هر دو چشم توسط سمت چپ مغز دریافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Visual acuity is often normal even when the field of vision is so poor that the child is registered as blind.

[ترجمه گوگل]حدت بینایی اغلب طبیعی است حتی زمانی که میدان دید آنقدر ضعیف است که کودک به عنوان نابینا ثبت می شود
[ترجمه ترگمان]acuity بصری اغلب عادی است، حتی زمانی که حوزه بینایی آنقدر ضعیف باشد که کودک به عنوان کور ثبت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Similarly, messages from the left-hand field of vision of both eyes are transmitted to the right side of the brain.

[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، پیام‌هایی از میدان دید سمت چپ هر دو چشم به سمت راست مغز منتقل می‌شود
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، پیام ها از سمت چپ تصویر هر دو چشم به سمت راست مغز منتقل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Thus, opening political field of vision, enhancing consciousness of general situation, and improving ability of guidance for public opinion is the ur- gent matter of the news propaganda.

[ترجمه گوگل]بنابراین، گشودن میدان دید سیاسی، افزایش آگاهی از وضعیت عمومی و ارتقای توانایی هدایت افکار عمومی، موضوع فوری تبلیغات خبری است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، باز کردن حوزه سیاسی دید، افزایش آگاهی از وضعیت عمومی و بهبود توانایی راهنمایی برای افکار عمومی، موضوع اصلی تبلیغات اخبار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Only when our eyes have been washed by tears, can we have a broader field of vision.

[ترجمه گوگل]تنها زمانی که چشمان ما با اشک شسته شده باشد، می توانیم میدان دید وسیع تری داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]تنها زمانی که چشمان ما با اشک شسته شده اند، می توانیم یک میدان وسیع از بینایی داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

تخصصی

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس