field hockey


(ورزش) هاکی، هاکی روی چمن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a form of hockey that is played with a small ball on a field, rather than with a puck on ice.

جمله های نمونه

1. Field hockey: Two of the favorites are in action in preliminary competition.
[ترجمه گوگل]هاکی روی چمن: دو نفر از علاقه‌مندان در رقابت‌های مقدماتی حضور دارند
[ترجمه ترگمان]هاکی روی زمین: دو نفر از افراد محبوب در رقابت های مقدماتی در حال اقدام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Certainly, field hockey will have a nice home in Atlanta.
[ترجمه گوگل]مطمئنا هاکی روی چمن خانه خوبی در آتلانتا خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]مسلما هاکی روی چمن خانه خوبی در آتلانتا خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Even field hockey and table tennis are more than 75 percent full.
[ترجمه گوگل]حتی هاکی روی چمن و تنیس روی میز نیز بیش از 75 درصد پر است
[ترجمه ترگمان]حتی هاکی روی زمین و تنیس روی میز بیش از ۷۵ درصد پر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Other popular sports include men's and women's field hockey, basketball, squash and athletics.
[ترجمه گوگل]سایر ورزش های محبوب عبارتند از هاکی روی چمن مردان و زنان، بسکتبال، اسکواش و دو و میدانی
[ترجمه ترگمان]ورزش های پرطرفدار دیگر عبارتند از: هاکی، هاکی، اسکواش، اسکواش و ورزش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. China's women field hockey team trounced Japan on Saturday, 3 - 0 .
[ترجمه گوگل]تیم هاکی روی چمن زنان چین روز شنبه با نتیجه 3 - 0 ژاپن را شکست داد
[ترجمه ترگمان]تیم هاکی روی چمن زنان چین روز شنبه با نتیجه ۳ بر ۰ ژاپن را درهم شکست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In contrast, hurling is a lot like field hockey. It's Europe's oldest field sport and has been around for at least 000 years.
[ترجمه گوگل]در مقابل، پرتاب کردن شباهت زیادی به هاکی روی چمن دارد این قدیمی ترین ورزش میدانی اروپا است و حداقل 000 سال است که وجود داشته است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، پرتاب، بسیار شبیه هاکی روی زمین است این کشور قدیمی ترین ورزش در اروپا است و حداقل به مدت ۲۰۰۰ سال است که در این کشور زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His most delighted motion is to play field hockey.
[ترجمه گوگل]لذت بخش ترین حرکت او بازی هاکی روی چمن است
[ترجمه ترگمان]مهم ترین حرکت او، بازی هاکی روی زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lin : Of course. However field hockey is not popular here.
[ترجمه گوگل]لین: البته با این حال هاکی روی چمن در اینجا محبوب نیست
[ترجمه ترگمان]لین: البته با این حال هاکی روی چمن محبوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Field hockey is an outdoor game similar to soccer.
[ترجمه گوگل]هاکی روی چمن یک بازی در فضای باز شبیه به فوتبال است
[ترجمه ترگمان]هاکی روی زمین یک بازی در فضای باز شبیه به فوتبال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A game field hockey.
[ترجمه گوگل]بازی هاکی روی چمن
[ترجمه ترگمان]هاکی روی چمن بازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then there are the Socceroos and Matildas in soccer, the Kookaburras and the Hockeyroos in field hockey.
[ترجمه گوگل]سپس Socceroos و Matildas در فوتبال، Kookaburras و Hockeyroos در هاکی روی چمن هستند
[ترجمه ترگمان]سپس Socceroos و Matildas در فوتبال، the و the در هاکی روی زمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most of the 7 million seats remaining are for soccer, baseball and field hockey.
[ترجمه گوگل]بیشتر 7 میلیون صندلی باقیمانده برای فوتبال، بیسبال و هاکی روی چمن است
[ترجمه ترگمان]اغلب ۷ میلیون صندلی باقی مانده برای فوتبال، بیسبال و هاکی روی زمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Netherlands defeated China 2 - 0 to win the Olympic gold medal in women's field hockey Friday.
[ترجمه گوگل]هلند روز جمعه در هاکی روی چمن زنان با نتیجه 2 بر صفر چین را شکست داد و مدال طلای المپیک را از آن خود کرد
[ترجمه ترگمان]در روز جمعه، تیم هلند چین را ۲ بر ۰ شکست داد تا مدال طلای المپیک را در مسابقات هاکی روی چمن بانوان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nevertheless, I counted down the days until the end of the field hockey season, vowing never to put on a pair of running shoes again.
[ترجمه گوگل]با این وجود، من برای پایان فصل هاکی روی چمن روز شماری کردم و عهد کردم که دیگر هرگز یک جفت کفش دویدن نپوشم
[ترجمه ترگمان]با این حال، تا پایان فصل هاکی روی چمن، من تا پایان فصل هاکی روی زمین حساب کردم و قول دادم که دیگر یک جفت کفش راه اندازی نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• field hockey is the same as hockey; used in american english.

پیشنهاد کاربران

field hockey ( ورزش )
واژه مصوب: هاکی میدانی
تعریف: نوعی بازی میدانی که در آن تیم های یازده نفره با چوبی سرکج به گوی ضربه می زنند تا آن را وارد دروازۀ حریف کنند |||متـ . هاکی روی چمن||| هاکی hockey
هاکی روی چمن

بپرس