1. The field goal he missed cost the team the game.
[ترجمه گوگل]گل زمینی که او از دست داد به قیمت تمام شد
[ترجمه ترگمان]هدف می دانی که او از دست داد این بازی را برای تیم هزینه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Sure, Florida State had another late field goal sail wide right.
[ترجمه گوگل]مطمئناً، ایالت فلوریدا یک بادبان دیگر با گل زمین دیرهنگام داشت
[ترجمه ترگمان]البته، ایالت فلوریدا یک هدف دیگر دیگر نیز داشت که به سمت راست حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In the fourth quarter, a field goal cut the Cowboys lead to
[ترجمه گوگل]در کوارتر چهارم، یک گل زمینی منجر به کابوی ها شد
[ترجمه ترگمان]در ربع چهارم، یک هدف می دانی تیم Cowboys را شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wilkins kicked a 35-yard field goal.
[ترجمه گوگل]ویلکینز یک ضربه زمینی 35 قدمی زد
[ترجمه ترگمان]ویلکینز با یک گل ۳۵ یارد به دروازه برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They lost in overtime to a field goal by Pete Stoyanovich, Miami's rookie kicker.
[ترجمه گوگل]آنها در وقت اضافه به گل میدانی پیت استویانوویچ، ضربه زن تازه کار میامی باختند
[ترجمه ترگمان]آن ها در وقت اضافه به یک هدف می دانی توسط پت Stoyanovich، rookie kicker میامی از دست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He led the nation in field goal percentage for several weeks.
[ترجمه گوگل]او چندین هفته کشور را در درصد گل میدانی رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]او برای چند هفته تیم ملی را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Indiana had just one field goal in the final four minutes.
[ترجمه گوگل]ایندیانا در چهار دقیقه پایانی فقط یک گل میدانی داشت
[ترجمه ترگمان]ایندیانا تنها یک گل در چهار دقیقه آخر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This time, the Jaguars managed one measly field goal and nothing else.
[ترجمه گوگل]این بار، جگوارها یک گل میدانی بد را به دست آوردند و نه چیز دیگری
[ترجمه ترگمان]این بار، یک هدف می دانی را مدیریت کرد و هیچ چیز دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Chip Lohmiller's 45-yard field goal had put the Redskins 15-14 ahead with just three minutes left.
[ترجمه گوگل]گل 45 یاردی چیپ لوهملر باعث شد سرخ پوستان با نتیجه 15-14 پیش بیفتند و تنها سه دقیقه مانده به پایان بازی باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]هدف میدان ۴۵ متری Chip ۱۵ - ۱۴ پیش از باقی مانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He bounced one field goal off an upright and had two others blocked, including one returned for a touchdown.
[ترجمه گوگل]او یک گل میدانی را از روی یک عمود پرتاب کرد و دو گل دیگر را مسدود کرد، از جمله یکی برای تاچ داون برگشت
[ترجمه ترگمان]او یک گل زمین را از یک راست بالا آورد و دو نفر دیگر مسدود شدند، از جمله یک نفر به خاطر ست نیمه راه برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I had never kicked a field goal like that in the snow.
[ترجمه گوگل]من هرگز در برف چنین ضربه ای به دروازه زمین نزده بودم
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت با لگد زدن به زمین مثل این توی برف لگد نزده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Jaeger booted a 37-yard field goal for the winning points.
[ترجمه گوگل]یاگر یک گل زمینی 37 یاردی برای کسب امتیاز به ثمر رساند
[ترجمه ترگمان]Jaeger یک گل ۳۷ یارد به ثمر رساند تا امتیاز برد را کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They're tops in opponents'scoring and second in defensive field goal percentage.
[ترجمه گوگل]آنها در گلزنی حریفان صدرنشین و در درصد گلزنی در زمین دفاعی دوم هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در صدر جدول مخالفان قرار دارند و در مقابل درصد گل های تیم دفاعی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Scoring can be done from the field goal, the penalty corner, and the penalty stroke.
[ترجمه گوگل]گلزنی را می توان از روی دروازه زمین، کرنر پنالتی و ضربه پنالتی انجام داد
[ترجمه ترگمان]امتیاز گیرندگان را می توان از گل می دانی، گوشه پنالتی و ضربه پنالتی بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید