fideism


معنی: اطمینان، اعتماد، امانت
معانی دیگر: (فلسفه و الهیات - این عقیده: بهترین راه شناخت خدا ایمان است و نه عقل و استدلال) ایمان گرایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: fideistic (adj.), fideist (n.)
• : تعریف: the belief that God and eternal, supernatural truths can be fully, or mostly, comprehended by faith, and not by reason alone.

جمله های نمونه

1. Does the concept of fideism have any coherent and legitimate use in a postmodern world?
[ترجمه گوگل]آیا مفهوم ایمان گرایی در دنیای پست مدرن کاربرد منسجم و مشروعی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا مفهوم of از کاربرد منطقی و قانونی در دنیای پست مدرن برخوردار است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fideism trend in naturalism intersubjective philosophy is a defect to make it an ideal theory.
[ترجمه گوگل]گرایش فیدیستی در فلسفه بین الاذهانی طبیعت گرایی نقصی است که آن را به یک نظریه ایده آل تبدیل می کند
[ترجمه ترگمان]گرایش fideism در فلسفه intersubjective طبیعی گرایی یک عیب برای تبدیل آن به یک نظریه ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Therefore, building the culture of modern legal fideism should start with emphasizing judicial ceremony.
[ترجمه گوگل]بنابراین، فرهنگ سازی فیدئیسم حقوقی مدرن را باید با تأکید بر مراسم قضایی آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، ساختن فرهنگ of قانونی مدرن باید با تاکید بر تشریفات قضایی آغاز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In addition, Vatican I stated the absolute freedom of God to create, and made clear (against fideism) the possibility of arriving at God's existence through a rational reflection upon creation.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، واتیکان اول آزادی مطلق خداوند در خلقت را بیان کرد و (در برابر ایمان گرایی) امکان رسیدن به وجود خدا را از طریق تأمل عقلانی در خلقت روشن کرد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، واتیکان من آزادی مطلق خداوند را برای ایجاد، و روشن ساختن (علیه fideism)امکان رسیدن به وجود خداوند از طریق یک انعکاس منطقی بر آفرینش را بیان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Descartes puts forwards the method of general doubt to counteract the fideism in scholasticism and skepticism.
[ترجمه گوگل]دکارت روش شک عمومی را برای مقابله با ایمان گرایی در مکتب گرایی و شک گرایی مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]دکارت روش تردید عمومی را برای مقابله با fideism در شکاکیت و شکاکیت به جلو می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Also was precisely through this model, Cervantes harbors the sorrowful mood to announce the fideism end.
[ترجمه گوگل]همچنین دقیقاً از طریق این مدل، سروانتس روحیه غم انگیزی برای اعلام پایان ایمان گرایی در خود دارد
[ترجمه ترگمان]از همین رو، سروانتس از طریق این مدل به وضع اسف باری خود پناه می برد تا پایان fideism را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اطمینان (اسم)
persuasion, certainty, surety, affiance, confidence, assurance, trust, security, certitude, fideism

اعتماد (اسم)
affiance, confidence, trust, faith, reliance, belief, credence, fideism

امانت (اسم)
integrity, safekeeping, trust, trusteeship, fideism, honesty

پیشنهاد کاربران

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم fid
📌 این ریشه، معادل "faith" و "trust" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "faith" یا "trust" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 fidelity: strong ‘faith’ or ‘trust’ in someone or something
🔘 confide: to place ‘trust’ in someone by sharing secrets
🔘 confidence: a state of having full ‘trust’ in oneself or others
🔘 confidant: a person in whom one places complete ‘trust’
🔘 infidel: one who is seen as lacking ‘faith’
🔘 perfidy: an act of breaking ‘trust’ or being disloyal
🔘 fiduciary: relating to ‘trust’ in financial or legal matters
🔘 confiding: showing readiness to place ‘trust’ in someone
🔘 infidelity: a violation of ‘faith’ or ‘trust’ in a relationship
🔘 affidavit: a written statement sworn under ‘faith’ or oath
🔘 fideism: the doctrine that ‘faith’ is independent of reason
🔘 bona fide: done with genuine ‘faith’ and honesty
🔘 fiducial: based on ‘trust’ or established authority
🔘 semper fidelis: a Latin phrase meaning "always ‘faithful’"

fideism ( فلسفه )
واژه مصوب: ایمان گرایی
تعریف: گرایشی مبنی بر اینکه توجیه و اثبات عقلانی همه یا برخی از باورهای دینی ناممکن یا حتی نامطلوب است

بپرس