fiddle faddle


چرند، مزخرف، حرف بی معنی، یاوه، مهمل یاوه سرایی، بیهوده گویی، هرزه، کاربیهوده

پیشنهاد کاربران

حرف های بیهوده، وقت تلف کردن
همچنین می تواند به اتلاف وقت بر روی مسائل کم اهمیت دلالت کند.
مترادف: nonsense, triviality, foolishness, drivel, balderdash
مثال؛
"Stop all this fiddle - faddle and get to the point!"
...
[مشاهده متن کامل]

"He spent the afternoon fiddle - faddling instead of working. "
"I don’t have time for this fiddle - faddle, let’s focus on the real issue. "

رد کردن یا بی اهمیت شمردن چیزی
چه مزخرفاتی