1. Willa Cather is an eminent American fictionist in the twentieth century.
[ترجمه گوگل]ویلا کاتر داستان نویس برجسته آمریکایی در قرن بیستم است
[ترجمه ترگمان]Willa Cather یک بازیگر برجسته آمریکایی در قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Willa Cather یک بازیگر برجسته آمریکایی در قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. German fictionist, composer Hoffman (177 182 sojourn to the home of a parvenu of Berlin.
[ترجمه گوگل]هافمن، داستاننویس آلمانی، آهنگساز (177 182 اقامت در خانه یکی از شرکای برلین
[ترجمه ترگمان]fictionist آلمانی، آهنگساز هافمن (۱۷۷ \/ ۱۸۲)و ۱۸۲ مدت اقامت خود را در نزدیکی شهر parvenu برلین قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]fictionist آلمانی، آهنگساز هافمن (۱۷۷ \/ ۱۸۲)و ۱۸۲ مدت اقامت خود را در نزدیکی شهر parvenu برلین قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He Juxue (1963·2—), fictionist, proser and poet.
[ترجمه گوگل]او جوکسو (1963·2—)، داستان نویس، نستوه و شاعر
[ترجمه ترگمان]او Juxue (۱۹۶۳)، fictionist، proser و شاعر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او Juxue (۱۹۶۳)، fictionist، proser و شاعر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He Xiaozhu is not only a good fictionist, but also one of the 5 important Miao poets of the 20th century.
[ترجمه گوگل]او شیائوژو نه تنها داستان نویس خوبی است، بلکه یکی از 5 شاعر مهم میائو در قرن بیستم است
[ترجمه ترگمان]او تن ها یک fictionist خوب نیست، بلکه یکی از ۵ poets مهم قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تن ها یک fictionist خوب نیست، بلکه یکی از ۵ poets مهم قرن بیستم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Following his principle of skepticism,(sentence dictionary) the fictionist strives to bring into view a map of existence that can only be revealed by fictional narrative.
[ترجمه گوگل]داستاننویس با پیروی از اصل شکاکیت خود (فرهنگ جملات) میکوشد تا نقشهای از هستی را که تنها با روایت داستانی آشکار میشود، به نمایش بگذارد
[ترجمه ترگمان]پس از اصل شکاکیت، (فرهنگ لغت)، fictionist تلاش می کند تا یک نقشه از وجود را که تنها می تواند با روایت تخیلی افشا شود، در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از اصل شکاکیت، (فرهنگ لغت)، fictionist تلاش می کند تا یک نقشه از وجود را که تنها می تواند با روایت تخیلی افشا شود، در نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Lachry Chan, fictionist, lyricist and music composer, has been a magazine reporter and dramatist.
[ترجمه گوگل]لاکری چان، داستان نویس، ترانه سرا و آهنگساز، گزارشگر مجله و نمایشنامه نویس بوده است
[ترجمه ترگمان]Lachry چان، fictionist، ترانه سرا و آهنگساز موسیقی، گزارشگر و نمایش نامه نویس آمریکایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Lachry چان، fictionist، ترانه سرا و آهنگساز موسیقی، گزارشگر و نمایش نامه نویس آمریکایی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Gefei is a pure fictionist, his novels are unique in narration and form which have made great contributions to the Chinese narrative art.
[ترجمه گوگل]گفی یک داستان نویس ناب است، رمان های او در روایت و فرم منحصر به فرد هستند که کمک زیادی به هنر روایی چینی کرده است
[ترجمه ترگمان]Gefei یک fictionist خالص است، رمان های او در روایت و شکل منحصر به فرد هستند که سهم بزرگی به هنر روایت چینی داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Gefei یک fictionist خالص است، رمان های او در روایت و شکل منحصر به فرد هستند که سهم بزرگی به هنر روایت چینی داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Consider of those famous great fictionist, inventor and ideologist in history for instance.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، داستان نویس، مخترع و ایدئولوژیست بزرگ تاریخ را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در نظر بگیرید که این fictionist بزرگ، مخترع و ideologist در تاریخ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در نظر بگیرید که این fictionist بزرگ، مخترع و ideologist در تاریخ هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There is the point of view of my approve of in the article: For instance: Historical fictionist is absent to profess or consider as a historian oneself.
[ترجمه گوگل]دیدگاه تایید من در این مقاله وجود دارد: به عنوان مثال: داستان نویس تاریخی غایب است تا خود را یک مورخ بداند
[ترجمه ترگمان]نقطه نظر من در مورد تایید من در این مقاله وجود دارد: به عنوان مثال: fictionist تاریخی برای ادعا یا در نظر گرفتن خود یک مورخ وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نقطه نظر من در مورد تایید من در این مقاله وجود دارد: به عنوان مثال: fictionist تاریخی برای ادعا یا در نظر گرفتن خود یک مورخ وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. But he wasn't accepted by the majority of the writers in that age, he was called light literature novelist, even was called erotology fictionist.
[ترجمه گوگل]اما اکثریت نویسندگان آن عصر او را قبول نداشتند، او را رمان نویس ادبیات سبک می نامیدند، حتی او را داستان نویس اروتولوژی می نامیدند
[ترجمه ترگمان]اما او توسط اکثریت نویسندگان در آن عصر مورد قبول واقع نشد، به نام نویسنده ادبیات سبک، حتی erotology fictionist نیز خوانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما او توسط اکثریت نویسندگان در آن عصر مورد قبول واقع نشد، به نام نویسنده ادبیات سبک، حتی erotology fictionist نیز خوانده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The nightmare-alike strange world in which these youths live can not help to make me occur to the fantasy fiction Load of the Flies, which was written by a British fictionist William Golding's.
[ترجمه گوگل]دنیای عجیب و غریب کابوس مانندی که این جوانان در آن زندگی می کنند نمی تواند کمکی به من کند که به داستان تخیلی بار مگس ها که توسط یک داستان نویس بریتانیایی ویلیام گلدینگ نوشته شده بود بیفتم
[ترجمه ترگمان]این دنیای عجیب و غریب که در آن این جوانان زندگی می کنند نمی توانند به من کمک کنند تا به تخیلات واهی و تخیلی مگس ها دست پیدا کنم که توسط ویلیام گلدینگ انگلیسی نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دنیای عجیب و غریب که در آن این جوانان زندگی می کنند نمی توانند به من کمک کنند تا به تخیلات واهی و تخیلی مگس ها دست پیدا کنم که توسط ویلیام گلدینگ انگلیسی نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. If defeat, 10 thousand can be done big, so the former fictionist that I will extend a batch of another batch different types.
[ترجمه گوگل]اگر شکست، 10 هزار را می توان بزرگ انجام داد، بنابراین داستان نویس سابق که من یک دسته دیگر از انواع مختلف را گسترش خواهم داد
[ترجمه ترگمان]اگر شکست، ۱۰ هزار می تواند بزرگ باشد، بنابراین the قبلی که من دسته ای دیگر از انواع دیگر را گسترش خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر شکست، ۱۰ هزار می تواند بزرگ باشد، بنابراین the قبلی که من دسته ای دیگر از انواع دیگر را گسترش خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Brim element: Broken discharge is mixed 10 thousand now the circumstance of development is how, be basically work at present or put on former fictionist and content.
[ترجمه گوگل]عنصر لبه: ترشحات شکسته مخلوط شده است 10 هزار در حال حاضر شرایط توسعه این است که چگونه، اساسا کار در حال حاضر و یا بر روی داستان نویس و محتوای سابق قرار داده است
[ترجمه ترگمان]عنصر brim: تخلیه شکسته برابر با ۱۰ هزار است که شرایط توسعه آن چگونه است، اساسا در حال حاضر و یا بر روی fictionist و محتوای سابق کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عنصر brim: تخلیه شکسته برابر با ۱۰ هزار است که شرایط توسعه آن چگونه است، اساسا در حال حاضر و یا بر روی fictionist و محتوای سابق کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In Wanton of Snake written by Akinari Ueda, a famous fictionist in JiangHu era in Japan, we could find the power discourse easily. Contrarily, the rebellion of literature is hidden.
[ترجمه گوگل]در Wanton of Snake نوشته آکیناری اوئدا، داستان نویس مشهور در عصر JiangHu در ژاپن، می توانیم گفتمان قدرت را به راحتی پیدا کنیم برعکس، عصیان ادبیات پنهان است
[ترجمه ترگمان]در wanton of Snake نوشته شده توسط Akinari Ueda، یک fictionist مشهور در دوران JiangHu در ژاپن، ما می توانیم به راحتی گفتمان قدرت را بیابیم برعکس، شورش ادبیات پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در wanton of Snake نوشته شده توسط Akinari Ueda، یک fictionist مشهور در دوران JiangHu در ژاپن، ما می توانیم به راحتی گفتمان قدرت را بیابیم برعکس، شورش ادبیات پنهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A fiction anthology of Ming Dynasty is a collection of novels shortof a fictionist.
[ترجمه گوگل]گلچین داستانی سلسله مینگ مجموعهای از رمانهای کوتاه داستاننویس است
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه داستان از سلسله مینگ مجموعه ای از رمان های shortof است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه داستان از سلسله مینگ مجموعه ای از رمان های shortof است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید