فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: fictionalizes, fictionalizing, fictionalized
حالات: fictionalizes, fictionalizing, fictionalized
• : تعریف: to make fiction out of (actual events or people).
- Her novel fictionalized the recent civil war.
[ترجمه گوگل] رمان او جنگ داخلی اخیر را تخیلی می کند
[ترجمه ترگمان] رمان او درباره جنگ داخلی اخیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رمان او درباره جنگ داخلی اخیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید