1. The names of the shops are entirely fictional.
[ترجمه گوگل]نام مغازه ها کاملا تخیلی است
[ترجمه ترگمان]نام این فروشگاه ها کاملا تخیلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Gissing used his fictional alter ego to attack Victorian morals.
[ترجمه گوگل]گیسینگ از جایگزینی خیالی خود برای حمله به اخلاق ویکتوریایی استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]Gissing از شخصیت تغییر شخصیت خیالی خود برای حمله به اخلاقیات ویکتوریا استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Almost all fictional detectives are unreal.
[ترجمه گوگل]تقریباً همه کارآگاهان تخیلی غیر واقعی هستند
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه کاراگاهان تخیلی غیر واقعی هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It is drama featuring fictional characters.
[ترجمه گوگل]این درام با شخصیت های تخیلی است
[ترجمه ترگمان]درام شامل شخصیت های خیالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The two authors represent the opposite poles of fictional genius.
[ترجمه گوگل]این دو نویسنده قطب های مخالف نبوغ داستانی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]دو نویسنده، قطب های مخالف نبوغ خیالی را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The novel is set in the fictional German town of Kreiswald.
[ترجمه گوگل]داستان این رمان در شهر خیالی کرایسوالد آلمان می گذرد
[ترجمه ترگمان]این رمان در شهر تخیلی Kreiswald آلمان واقع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Even if they are fictional characters, it doesn't bode well for the poor things.
[ترجمه گوگل]حتی اگر آنها شخصیت های تخیلی باشند، برای فقرا نوید خوبی ندارد
[ترجمه ترگمان]حتی اگر آن ها شخصیت های تخیلی باشند، نشانه خوبی برای چیزهای بد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But then right-wing, upper-class fictional characters would have fun even if tentacled Martians were chasing them through sewage.
[ترجمه گوگل]اما شخصیتهای داستانی راستگرا و طبقه بالا حتی اگر مریخیهای شاخکدار آنها را از طریق فاضلاب تعقیب میکردند، لذت میبردند
[ترجمه ترگمان]اما بعد از آن جناح راست، شخصیت های تخیلی طبقه بالا حتی اگر مریخی ها آن ها را از طریق فاضلاب تعقیب می کردند، سرگرم کننده خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Each pilot wheeled out of the fictional sun, nosed down, and jockeyed his bouncing machine into a dive.
[ترجمه گوگل]هر خلبان از خورشید خیالی بیرون میرفت، دماغش را پایین میکشید و ماشین پرش خود را به شیرجه میرفت
[ترجمه ترگمان]هر خلبان از زیر آفتاب fictional بیرون آمد، دماغش را پایین کشید و ماشین bouncing را به سمت پایین پرت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The me, being inherently fictional in nature, provides only arbitrary guidance to the speaking subject.
[ترجمه گوگل]من که ذاتاً ماهیتی تخیلی دارد، تنها راهنمایی دلخواه برای سوژه صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]من که ذاتا تخیلی در طبیعت هستم، تنها راهنمایی دل خواه برای موضوع صحبت کردن فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. 'The X Files' is a fictional television programme about strange, unexplained happenings.
[ترجمه گوگل]«فایلهای ایکس» یک برنامه تلویزیونی تخیلی درباره اتفاقات عجیب و غیرقابل توضیح است
[ترجمه ترگمان]پرونده ایکس یک برنامه تلویزیونی تخیلی درباره اتفاقات عجیب و غیرقابل توضیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Each group is named after a fictional character like Mickey Mouse.
[ترجمه گوگل]نام هر گروه برگرفته از یک شخصیت خیالی مانند میکی ماوس است
[ترجمه ترگمان]هر گروه بعد از یک شخصیت خیالی مثل میکی ماوس نامگذاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Agatha Christie's greatest fictional creation was the Belgian detective, Hercule Poirot.
[ترجمه گوگل]بزرگترین خلاقیت آگاتا کریستی، کارآگاه بلژیکی، هرکول پوآرو بود
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین مخلوق Agatha آگاتا کریستی، کارآگاه بلژیکی، Poirot بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It is broadsheet agony-column material given fictional substance.
[ترجمه گوگل]این یک ماده عذاب-ستون گسترده است که محتوای داستانی دارد
[ترجمه ترگمان]این کتاب یک ماده تخیلی است که به صورت یک ماده تخیلی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید