fibula

/ˈfɪbjələ//ˈfɪbjʊlə/

معنی: استخوان نازک نی، ساق کوچک، قصبه صغری
معانی دیگر: (کالبد شناسی) نازک نی (استخوان برونی که میان زانو و مچ پا قرار دارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: fibulae, fibulas
مشتقات: fibular (adj.)
• : تعریف: the outer and smaller bone in the lower hind leg of a four-legged animal or below the knee of a human. (Cf. tibia.)

جمله های نمونه

1. The soleus originates the upper tibia and fibula, then the calf to attach to the heel.
[ترجمه گوگل]کف پا از استخوان درشت نی و نازک نی بالایی خارج می شود و سپس ساق پا به پاشنه پا متصل می شود
[ترجمه ترگمان]این استخوان ساق کوچک و نازک نی را دارد و سپس ماهیچه ساق پا را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion Pedicled - fibula transposition is a choice method for repairing massive defects of tibia and femur.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری جابجایی نازک نی یک روش انتخابی برای ترمیم عیوب بزرگ استخوان درشت نی و استخوان ران است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Pedicled - نازک نی یک روش انتخابی برای ترمیم نقص های عظیم درشت نی و فیمر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Tube through the fibula and between flexor long, from the soleus muscle and between the peroneus longus muscle and out.
[ترجمه گوگل]لوله از طریق نازک نی و بین فلکسور بلند، از عضله کف پا و بین عضله پرونئوس لونگوس و خارج می شود
[ترجمه ترگمان]این لوله از طریق نازک نی (نازک نی)و بین ماهیچه soleus (the)و بین ماهیچه soleus و بین ماهیچه peroneus و بیرون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Tibia and fibula fracture were the most ( 0%), and the others were thighbone neck, kneecap and anklebone.
[ترجمه گوگل]شکستگی استخوان درشت نی و نازک نی بیشترین (0%) و بقیه استخوان های گردن، کاسه زانو و مچ پا بود
[ترجمه ترگمان]شکستگی ساق پا و نازک نی بیش ترین (۰ درصد)بود و بقیه گردن، کاسه زانو و استخوان ران بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective To improve the calculation formula of cutting fibula side flap of great toe by analyzing its applied anatomy on reconstruction of thumb or fingers.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود فرمول محاسبه برش فلپ کناری نازک نی شست پا با تجزیه و تحلیل آناتومی کاربردی آن در بازسازی انگشت شست یا انگشتان
[ترجمه ترگمان]هدف برای بهبود فرمول محاسبه یک دریچه کوچک ساق پا از طریق تحلیل تشریح کاربردی آن بر روی بازسازی انگشت شست و یا انگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the summer of 200 Kaladze's left leg fibula fracture has been tendon.
[ترجمه گوگل]در تابستان 200 کالادزه شکستگی نازک نی پای چپ تاندون شده است
[ترجمه ترگمان]در تابستان ۲۰۰ Kaladze از شکستگی ساق پا شکسته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now he is facing his toughest fight yet - back to fitness after suffering a fractured fibula and damaged ankle ligaments.
[ترجمه گوگل]اکنون او با سخت‌ترین مبارزه‌اش روبرو است - بازگشت به آمادگی جسمانی پس از شکستگی نازک نی و آسیب‌دیدگی رباط‌های مچ پا
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر او با سخت ترین مبارزه خود در حال مبارزه است و پس از رنج بردن از نازک نی به ساق ساق کوچک و آسیب به قوزک پا آسیب می بیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Blood had congealed thickly on the end of the smashed fibula.
[ترجمه گوگل]خون به شدت در انتهای نازک نی کوبیده بسته شده بود
[ترجمه ترگمان]در انتهای دنده ها، خون به شدت منجمد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective:To observe the clinical effect of the treatment of closed fracture of tibia and fibula by the combination of closed reduction with locked intramedullary pin and Zhishang powder.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر بالینی درمان شکستگی بسته استخوان درشت نی و نازک نی با ترکیب جااندازی بسته با پین داخل مدولاری قفل شده و پودر ژیشانگ
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر بالینی درمان شکستگی بسته of و نازک نی به وسیله ترکیبی از کاهش بسته با پین intramedullary و پودر Zhishang
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective: Introduced the single - sideband transmission formula outside anchor treatment shin fibula bone fracture nurses the experience.
[ترجمه گوگل]هدف: معرفی فرمول انتقال تک باند جانبی در خارج از لنگر درمان شکستگی استخوان استخوان ساق پا، پرستاران را تجربه کرد
[ترجمه ترگمان]هدف: معرفی فرمول انتقال تک - بیرونی در خارج از رفتار لنگر (ساق پای استخوان ساق پا (ساق پا)تجربه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results Among 168 free flaps, there were 126 free fibula flaps, 32 radial forearm flaps, 7 rectus abdominis flaps, one scapular flap, one jejunal flap, and one anterolateral thigh flap.
[ترجمه گوگل]نتایج در میان 168 فلپ آزاد، 126 فلپ نازک نی آزاد، 32 فلپ شعاعی ساعد، 7 فلپ راست شکمی، یک فلپ کتف، یک فلپ ژژنوم و یک فلپ قدامی جانبی ران وجود داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج بین ۱۶۸ بار آزاد، ۱۲۶ ران ساق نازک نی، ۳۲ ران و flaps abdominis، یک دریچه scapular، یک دریچه jejunal و یک دریچه anterolateral ران وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective To study technique of one - stage reconstruction of mandibular defects by using fibula free flap.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تکنیک بازسازی یک مرحله ای نقایص فک پایین با استفاده از فلپ آزاد فیبولا
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تکنیک بازسازی یک مرحله ای نقص mandibular با استفاده از دریچه آزاد نازک نی:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods:25 cases of bone defects due to resection of bone tumor or phymatoid lesion were repaired with an inlay grafting of vascular anastomosis with fibula.
[ترجمه گوگل]روش کار: 25 مورد نقص استخوانی ناشی از برداشتن تومور استخوانی یا ضایعه فیماتوئید با پیوند اینله آناستوموز عروقی با فیبولا ترمیم شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: ۲۵ مورد از نقص های استخوان به علت resection تومور استخوان و یا lesion phymatoid با پیوند inlay از استخوان ساق کوچک به همراه نازک نی، تعمیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To evaluate effect and reliability of mandibular reconstruction using free fibula flap bridging titanium plate.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی اثر و قابلیت اطمینان بازسازی فک پایین با استفاده از پلیت تیتانیوم پل زدن فلپ فیبولای آزاد
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر و قابلیت اطمینان بازسازی mandibular با استفاده از لبه برش دهنده ساق نازک نی آزاد (نازک نی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

استخوان نازک نی (اسم)
fibula

ساق کوچک (اسم)
fibula

قصبه صغری (اسم)
fibula

انگلیسی به انگلیسی

• long bone on the outer side of the leg (anatomy); clasp or brooch
your fibula is the outer bone of the two bones in the lower part of your leg; a medical term.

پیشنهاد کاربران

توی باستان شناسی معنای سنجاق سینه هم می ده
[پزشکی] نازک نی: استخوان خارجی ساق پا
fibula = استخوان نازک نی
fibula
نام تعدادی از واژگان مربوط به اسکلت بدن انسان به انگلیسی:
✅️ skull / cranium = جمجمه 💀
✅️ cheekbone = استخوان گونه
✅️ jawbone / mandible = استخوان فک
✅️ ribcage = قفسه سینه
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ collarbone / clavicle = ترقوه، استخوان چنبر
✅️ shoulder blade / scapula = استخوان شانه، استخوان کتف
✅️ breastbone / sternum = استخوان جناغ سینه
✅️ humerus = استخوان بازو
❗️جمع: hemeri ( هیومِرای )
✅️ rib = دنده
✅️ vertebra = مهره ی ستون فقرات
❗️جمع: vertebrae ( وِرتِبریی )
✅️ spine / backbone = ستون فقرات
✅️ ulna = استخوان زند زیرین
✅️ radius = استخوان زند زِبَرین
✅️ pelvis = لگن، لگن خاصره
✅️ hip bone = استخوان خاصره
✅️ tailbone / coccyx = دنبالچه
✅️ thigh bone / femur = استخوان ران
✅ cartilage = غضروف
✅ tibia / shin bone = استخوان درشت نی
✅ fibula = استخوان نازک نی

نازک نی
استخوانی در پا

بپرس