fibroin

/ˈfaɪbroʊɪn//ˈfaɪbrəʊn/

(پروتئین زرد رنگ و آلبومین دار که بخش عمده ی تار عنکبوت و ابریشم از آن است) فیبروئین، تار درون، جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها، جرم لیفی

جمله های نمونه

1. A porous silk fibroin membrane could be prepared through freeze-drying process, with dense top surface, porous bottom surface in low porosity and porous inner portion in high porosity.
[ترجمه گوگل]یک غشای فیبروئین متخلخل ابریشم را می توان از طریق فرآیند خشک کردن انجمادی، با سطح بالایی متراکم، سطح پایین متخلخل در تخلخل کم و بخش داخلی متخلخل با تخلخل بالا تهیه کرد
[ترجمه ترگمان]یک غشای سیلیکونی ساخته شده از ابریشم متخلخل می تواند از طریق فرآیند خشک کردن خشک، با سطح بالا فشرده، سطح پایین متخلخل در تخلخل پایین و بخش داخلی متخلخل با تخلخل بالا تهیه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fibroin can bring its tensility efficacy playing, instantly smooth fine lines and wrinkles, and make skin firm and smooth, thoroughly remove wrinkles.
[ترجمه گوگل]فیبروئین می تواند اثر کششی خود را در بازی به ارمغان بیاورد، خطوط ریز و چین و چروک را فوراً صاف کند و پوست را محکم و صاف کند و چین و چروک ها را کاملا از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]fibroin می تواند کارایی tensility را به همراه داشته باشد، خطوط و چروک ها را به سرعت صاف کند و محکم و صاف شود و چین و چروک را به طور کامل پاک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Main compositions: Iris extract, Unique factor, Fibroin, Anthemis punctata subsp cupaniana, Ramulus et Uncus Uncariae gambir, natural elastin.
[ترجمه گوگل]ترکیبات اصلی: عصاره زنبق، فاکتور منحصر به فرد، فیبروئین، Anthemis punctata subsp cupaniana، Ramulus et Uncus Uncariae gambir، الاستین طبیعی
[ترجمه ترگمان]آثار اصلی: Iris of عصاره، عامل منحصر به فرد، fibroin، Anthemis punctata subsp، Ramulus و Uncus Uncariae، elastin طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Regenerated silk fibroin films has a good compatiblity with rat embryo dermal fibroblasts.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری فیلم‌های فیبروئین ابریشم بازسازی‌شده سازگاری خوبی با فیبروبلاست‌های پوستی جنین موش دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در رابطه با لباس های ابریشمی ابریشم regenerated، compatiblity خوبی با غلاف پوستی جنینی موش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The application of fibroin as shrink-proof and wrinkle-resistant agents is summarized in this paper and it is compared with general finishing agents.
[ترجمه گوگل]کاربرد فیبروین به عنوان مواد ضد چروک و ضد چروک در این مقاله خلاصه شده و با مواد تکمیل کننده عمومی مقایسه شده است
[ترجمه ترگمان]کاربرد فیبرویین به عنوان عوامل مقاوم در برابر چین و چروک در این مقاله خلاصه شده است و در مقایسه با عوامل اتمام کلی مقایسه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The regenerated Antheraea pernyi(A. pernyi) silk fibroin films were prepared from Lithium thiocyanate solution.
[ترجمه گوگل]فیلم های فیبروئین ابریشم Antheraea pernyi (A pernyi) بازسازی شده از محلول لیتیوم تیوسیانات تهیه شد
[ترجمه ترگمان]The مجددا احیا شده (A لایه های پیزو - ابریشم ابریشم از محلول Lithium thiocyanate تهیه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Blend films of water-insoluble silk fibroin(SF) powder and medical polyurethane were produced by the method of immersion-precipitation phase transformation.
[ترجمه گوگل]فیلم های مخلوط پودر فیبروئین ابریشم نامحلول در آب (SF) و پلی یورتان پزشکی با روش تبدیل فاز غوطه وری- رسوب تولید شد
[ترجمه ترگمان]فیلم های مربوط به پودر ابریشم - (SF)پودر و پلی اورتان پزشکی با روش تحول فاز رسوب - رسوب تولید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fibroin:an insoluble white protein that is the essential component of raw silk and spider-web filaments.
[ترجمه گوگل]فیبروئین: یک پروتئین سفید نامحلول که جزء ضروری ابریشم خام و رشته های تار عنکبوت است
[ترجمه ترگمان]fibroin: یک پروتئین سفید insoluble که جز اصلی رشته های ابریشم و تار عنکبوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The microstructures of Bombyx mori fibroin and dragline, egg-case silk fibers of Araneus Ventricosus spider were studied by atomic force microscopy (AFM).
[ترجمه گوگل]ریزساختارهای فیبروئین Bombyx mori و دراگلین، الیاف ابریشم تخم مرغی عنکبوت Araneus Ventricosus توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM) مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ریز ریز ساختارهای موری \"موری\" و الیاف ابریشمی ابریشم egg، به وسیله میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Using the activated fibroin as carrier, the papain was immobilized using covalence - crosslinking method.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فیبروئین فعال شده به عنوان حامل، پاپائین با استفاده از روش کووالانسی - اتصال عرضی بی حرکت شد
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فیبرویین فعال به عنوان حامل، the با استفاده از روش اتصال عرضی covalence مهار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Main compositions: Iris extract, Unique factor, Fibroin, Calendula essence, Anthemis punctata subsp cupaniana.
[ترجمه گوگل]ترکیبات اصلی: عصاره زنبق، فاکتور منحصر به فرد، فیبروئین، اسانس کالاندولا، Anthemis punctata subsp cupaniana
[ترجمه ترگمان]ترکیبات اصلی: Iris of عصاره، عامل منحصر به فرد، fibroin، جوهر Calendula، Anthemis punctata subsp cupaniana
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tussah Fibroin Powder has significantly improvement on liver of AFL.
[ترجمه گوگل]پودر فیبروئین Tussah به طور قابل توجهی در کبد AFL بهبود می یابد
[ترجمه ترگمان]پودر Tussah Tussah به طور قابل توجهی در کبد of رشد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Researches on the new Zs - Series fibroin protective rapid souring agents.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در مورد عوامل ترش‌کننده سریع محافظ فیبروئین سری Zs
[ترجمه ترگمان]تحقیقات انجام شده بر روی سیستم جدید ضد چروک پوستی جدید، عوامل و عامل های ترش را به ستوه آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The silk fibroin was deglued to remove the outside glue - like components in sodium carbonate solution.
[ترجمه گوگل]فیبروئین ابریشم برای حذف چسب خارجی - اجزای مشابه در محلول کربنات سدیم، چسبانده شد
[ترجمه ترگمان]پارچه های ابریشمی برای از بین بردن اجزای بیرونی چسب مانند در محلول کربنات سدیم مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] تارچه ابریشم - رشته های ابریشم - فیبروئین - ماده اصلی الیاف ابریشم که بدون صمغ می باشند

انگلیسی به انگلیسی

• protein found in raw silk and cobwebs

پیشنهاد کاربران

fibroin ( مهندسی بسپار - الیاف )
واژه مصوب: فیبروئین
تعریف: جزء اصلی پروتئینی ابریشم که آن را کرم ابریشم تولید می کند
فیبروئین : پروتئین الیاف ابریشم

بپرس