1. Histological examination showed typical inflammatory fibroid polyps, identical to those seen previously in cases and
[ترجمه گوگل]بررسی بافت شناسی پولیپ های فیبروئید التهابی معمولی را نشان داد که مشابه آنهایی بود که قبلا در موارد و موارد دیده شده بود
[ترجمه ترگمان]بررسی Histological، polyps fibroid inflammatory را نشان داد که مشابه آن هایی بود که قبلا در پرونده ها دیده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Patients merged with fibroid or pear-shaped patients in brawny lower-body, the slimming effect was unobvious .
[ترجمه گوگل]بیمارانی که با بیماران فیبروم یا گلابی شکل در قسمت پایین تنه ضخیم ادغام شدند، اثر لاغری نامشخص بود
[ترجمه ترگمان]بیماران با بیماران fibroid یا گلابی شکل در بدن lower با هم ادغام شدند، اثر داروهای لاغری غیرقابل تحمل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We report an unusual case of inflammatory fibroid polyp presenting with chronic anemia.
[ترجمه گوگل]ما یک مورد غیرمعمول از پولیپ فیبروم التهابی را گزارش می کنیم که با کم خونی مزمن تظاهر می کند
[ترجمه ترگمان]ما یک مورد غیرمعمول از polyp fibroid التهابی با کم خونی مزمن را گزارش می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Inflammatory fibroid polyp, an uncommon lesion of the gastrointestinal tract, most commonly occurs in the stomach.
[ترجمه گوگل]پولیپ فیبروم التهابی، یک ضایعه غیر معمول در دستگاه گوارش، اغلب در معده رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]polyp التهابی سینه، ضایعه غیر معمول دستگاه گوارش، اغلب در معده رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. MRI in terms of fibroid embolization has been shown to have several advantages over US.
[ترجمه گوگل]نشان داده شده است که MRI از نظر آمبولیزاسیون فیبروم دارای مزایای متعددی نسبت به ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]ام آر آی از نظر of embolization مزایای متعددی نسبت به آمریکا دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. High schooling female gets easily cervicitis and fibroid.
[ترجمه گوگل]دختر دبیرستانی به راحتی به دهانه رحم و فیبروم مبتلا می شود
[ترجمه ترگمان]تحصیل در دبیرستان به راحتی cervicitis و fibroid می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Fibroid symptoms can include excessive menstrual bleeding, enlarged uterine size, frequent urination, pelvic pain and infertility.
[ترجمه گوگل]علائم فیبروم می تواند شامل خونریزی بیش از حد قاعدگی، بزرگ شدن اندازه رحم، تکرر ادرار، درد لگن و ناباروری باشد
[ترجمه ترگمان]علائم fibroid می توانند شامل خون قاعدگی اضافی، افزایش اندازه رحمی، ادرار مکرر، درد لگن و ناباروری باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The criteria for repeat UAE included symptomatic fable fibroid tumors, persistent pelvic pain, and menorrhagia.
[ترجمه گوگل]معیارهای تکرار امارات شامل تومورهای فیبروئید فابل علامتدار، درد لگنی مداوم و منوراژی بود
[ترجمه ترگمان]معیارهایی که برای تکرار امارات متحده عربی وجود دارند شامل fable نشانه ای از تومورها، درده ای مداوم لگن و menorrhagia هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Methods 34 patients with fibroid were treated by intra - arterial embolization of PVA particles and Gelfoam stick after super - selective catheterization.
[ترجمه گوگل]Methods34 بیمار مبتلا به فیبروم با آمبولیزاسیون داخل شریانی ذرات PVA و چسب Gelfoam پس از کاتتریزاسیون فوق انتخابی تحت درمان قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش های ۳۴ بیمار با fibroid با استفاده از embolization arterial ذرات PVA و stick پس از catheterization انتخابی تیمار شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I removed the fibroid tumours, using the techniques that I have perfected.
[ترجمه گوگل]تومورهای فیبروم را با استفاده از تکنیک هایی که کامل کرده ام برداشتم
[ترجمه ترگمان]من با استفاده از تکنیک هایی که خود را کامل کرده بودم، the fibroid را از آنجا دور کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After an abnormal Pap smear, she was diagnosed with a fibroid tumor.
[ترجمه گوگل]پس از تست پاپ اسمیر غیرطبیعی، تشخیص داده شد که او دارای تومور فیبروم است
[ترجمه ترگمان]بعد از یک آزمایش غیر معمول با یک غده fibroid تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. On rare occasions, it is a feature of craniosynostosis or skull deformity by compression with a fibroid.
[ترجمه گوگل]در موارد نادر، این یکی از ویژگی های کرانیوسینوستوز یا بدشکلی جمجمه با فشرده سازی با فیبروم است
[ترجمه ترگمان]در موارد نادر، این یک ویژگی نقص نقص جمجمه یا جمجمه با فشرده سازی یک fibroid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Results The pre-5 women's common diseases and frequently-occurring diseases followed by vaginitis, cervicitis, breast hyperplasia, adnexitis and fibroid.
[ترجمه گوگل]نتایج: بیماریهای شایع زنان قبل از 5 سال و بیماریهای متداول و به دنبال آن واژینیت، سرویسیت، هیپرپلازی پستان، آدنکسیت و فیبروم
[ترجمه ترگمان]نتایج بیماری شایع از پیش ۵ زنان و بیماری های شایع در پی آن by، cervicitis، hyperplasia پستان، adnexitis و fibroid است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Secondary endpoints were changes in pain, bulk - related complaints, and uterine and dominant fibroid volume reduction.
[ترجمه گوگل]نقاط پایانی ثانویه تغییرات درد، شکایات مربوط به حجیم، و کاهش حجم رحم و فیبروم غالب بود
[ترجمه ترگمان]نقاط انتهایی ثانویه در درد، شکایات مربوط به حجم، و کاهش حجم fibroid غالب تغییر یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید