fibrinolysis


تار لخته گشایی، فیبرینولیسیس، تجزیه فیبرین تحت تاثیر انزیمهای مربوطه

جمله های نمونه

1. AIM: To explore the effect of fluvastatin on fibrinolysis system.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر فلوواستاتین بر سیستم فیبرینولیز
[ترجمه ترگمان]به منظور بررسی اثر of بر روی سیستم fibrinolysis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There are cruor system, fibrinolysis system and blood platelet system which affect thrombosis.
[ترجمه گوگل]سیستم کروور، سیستم فیبرینولیز و سیستم پلاکت خون وجود دارد که بر ترومبوز تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]سیستم cruor وجود دارد، سیستم fibrinolysis و system خون که بر thrombosis اثر می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective:To investigate the effects of plasmin capsules on fibrinolysis coagulation system of patients with high altitude polycythemia(HAPC).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر کپسول های پلاسمین بر سیستم انعقادی فیبرینولیز بیماران مبتلا به پلی سیتمی ارتفاع بالا (HAPC)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثرات کپسول plasmin بر روی سیستم انعقاد fibrinolysis بیماران با ارتفاع بالا (HAPC)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective:To investigate coagulation and fibrinolysis on haemodialysis (HD), continuous ambulatory peritoneal dialysis(CAPD) and chronic renal failure undergoing conservative therapy (CRF).
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی انعقاد و فیبرینولیز در همودیالیز (HD)، دیالیز صفاقی سرپایی مداوم (CAPD) و نارسایی مزمن کلیه تحت درمان محافظه کارانه (CRF)
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی coagulation و fibrinolysis در haemodialysis (HD)، دیالیز مداوم peritoneal (CAPD)و نارسایی مزمن کلیه تحت درمان سنتی (CRF)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Drugs causing fibrinolysis have been utilized therapeutically.
[ترجمه گوگل]داروهایی که باعث فیبرینولیز می شوند به صورت درمانی مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه ترگمان]مواد مخدر باعث شد که fibrinolysis به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition to the antithrombotic and fibrinolysis enhancing effects, MPS possesses antiphlogistic properties.
[ترجمه گوگل]MPS علاوه بر اثرات ضد ترومبوتیک و تقویت کننده فیبرینولیز، دارای خواص ضد فلوژیستیک است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر اثرات افزایش antithrombotic و fibrinolysis، MPS دارای خواص antiphlogistic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Retinal infusion injury in intervention fibrinolysis by micropuncture of retina! veinRetinal vein occlusion is a common blinded illness.
[ترجمه گوگل]آسیب انفوزیون شبکیه در مداخله فیبرینولیز با میکروپانکسچر شبکیه چشم! ورید انسداد ورید شبکیه یک بیماری کور شایع است
[ترجمه ترگمان]تزریق وریدی در مداخله در مداخله در fibrinolysis شبکیه چشم انسداد ورید سیاه رگ یک بیماری کاملا عادیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. CONCLUSION:The theory of fibrinolysis system is new and persuasible, which may provide new scientific reference for the rehabilitation therapy of pathologic scar.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تئوری سیستم فیبرینولیز جدید و قابل قبول است که ممکن است مرجع علمی جدیدی برای درمان توانبخشی اسکار پاتولوژیک باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نظریه سیستم fibrinolysis جدید و persuasible است که ممکن است مرجع علمی جدیدی برای درمان rehabilitation جای زخم ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Function of platelet; Anticoagulation system; fibrinolysis; The principles of blood transfusion.
[ترجمه گوگل]عملکرد پلاکت؛ سیستم ضد انعقاد؛ فیبرینولیز؛ اصول انتقال خون
[ترجمه ترگمان]وظیفه تولید پلاکت؛ سیستم Anticoagulation؛ fibrinolysis؛ اصول انتقال خون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion:The results suggest that there is a prethrombotic state in patients with CHD, manifested as impaired fibrinolysis, vascular endothelin cells disfunction and platelet activation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: نتایج نشان می‌دهد که یک حالت پیش ترومبوتیک در بیماران مبتلا به CHD وجود دارد که به صورت اختلال در فیبرینولیز، اختلال در عملکرد سلول‌های اندوتلین عروقی و فعال شدن پلاکت‌ها ظاهر می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که یک حالت prethrombotic در بیماران مبتلا به CHD وجود دارد که به عنوان اختلال fibrinolysis، سلول های endothelin عروقی و فعال سازی platelet آشکار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Aim To investigate the effects of mailuoning oral liquid on platelet aggregation, thrombosis and fibrinolysis.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأثیرات مایع خوراکی بر روی تجمع پلاکتی، ترومبوز و فیبرینولیز
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثرات مایع دهانی بر روی تراکم پلاکت، thrombosis و fibrinolysis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The role and optimal timing of routine PCI after fibrinolysis have not been established.
[ترجمه گوگل]نقش و زمان بهینه PCI معمول پس از فیبرینولیز مشخص نشده است
[ترجمه ترگمان]نقش و زمان بندی بهینه PCI بعد از fibrinolysis برقرار نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Usually we have an endogenous system - it's called fibrinolysis - to dissolve the thrombi.
[ترجمه گوگل]معمولاً ما یک سیستم درون زا داریم - به آن فیبرینولیز می گویند - که ترومب ها را حل می کند
[ترجمه ترگمان]معمولا ما یک سیستم endogenous داریم - که fibrinolysis نامیده می شود - برای منحل کردن the
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ELT (euglobulin lysis time) of healthy rabbits and visceral rheumatism patients was measured in order to find out the effect of ascorbic acid on fibrinolysis system.
[ترجمه گوگل]ELT (زمان لیز اوگلوبولین) خرگوش های سالم و بیماران روماتیسم احشایی به منظور بررسی اثر اسید اسکوربیک بر سیستم فیبرینولیز اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]The ((euglobulin lysis)از rabbits سالم و patients visceral، به منظور یافتن اثر اسید ascorbic بر روی سیستم fibrinolysis اندازه گیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• enzymatic dissolution of fibrin (chemistry)

پیشنهاد کاربران

تار لخته کافت ( اسم ) : حذف لخته های خون از سیستم توسط عمل فیبرینولیزین بر فیبرین.
فرایند تجزیه لخته خون

بپرس