1. In the presence of fibrin, tissue type plasminogen activator converts plasminogen to plasmin, which subsequently cleaves the chromogenic substrate.
[ترجمه گوگل]در حضور فیبرین، فعال کننده پلاسمینوژن نوع بافت، پلاسمینوژن را به پلاسمین تبدیل می کند که متعاقباً بستر کروموژنیک را می شکافد
[ترجمه ترگمان]در حضور of، فعال کننده نوع بافت، plasminogen را به plasmin تبدیل می کند که متعاقبا بس تر chromogenic را می شکافد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Results After coculture with fibrin . mRNA expression of tPA. uPA and PAl - 1 in GEC elevated significantly .
[ترجمه گوگل]نتایج پس از کشت همزمان با فیبرین بیان mRNA tPA uPA و PAl - 1 در GEC به طور قابل توجهی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]نتایج پس از کشت مشترک با fibrin بیان mRNA of upa و pal - ۱ در GEC به طور معنی داری بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Take fibrin supplements. With an adequate intake of fibrin, people will look 5 years younger.
[ترجمه گوگل]مکمل های فیبرین مصرف کنید با مصرف کافی فیبرین، افراد 5 سال جوان تر به نظر می رسند
[ترجمه ترگمان]مکمل های fibrin را در نظر بگیرید با دریافت مناسب of، افراد ۵ سال جوان تر به نظر خواهند رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A proteolytic enzyme in plasma that dissolves fibrin and other blood clotting factors.
[ترجمه گوگل]یک آنزیم پروتئولیتیک در پلاسما که فیبرین و سایر عوامل انعقاد خون را حل می کند
[ترجمه ترگمان]آنزیم proteolytic در پلاسما که fibrin و دیگر عوامل انعقاد خون را حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A fibrin adhesive agent was prepared from fresh human plasma by cryoprecipitation.
[ترجمه گوگل]یک عامل چسب فیبرین از پلاسمای تازه انسان با روش انجماد تهیه شد
[ترجمه ترگمان]یک عامل اتصال دهنده fibrin از پلاسما با استفاده از پلاسما توسط cryoprecipitation تهیه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As a kind of bioprotein agent, fibrin glue has been used for the carrier of drug sustained release except for hemostasis, blocking tissue defect, preventing tissue from adhesion.
[ترجمه گوگل]چسب فیبرین به عنوان نوعی عامل بیوپروتئین برای حامل رهایش پایدار دارو بجز هموستاز، مسدود کردن نقص بافت، جلوگیری از چسبندگی بافت استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نوع از عامل bioprotein، چسب fibrin برای حمل مداوم دارو به جز for، مسدود کردن مسدود کننده بافت و جلوگیری از چسبندگی بافت به کار رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Pooled modified fibrin was used to deliver the growth factor.
[ترجمه گوگل]فیبرین اصلاح شده ترکیبی برای تحویل فاکتور رشد استفاده شد
[ترجمه ترگمان]pooled اصلاح شده به منظور ارایه عامل رشد مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Fibrinolytic enzymes are agents that dissolve fibrin clots.
[ترجمه گوگل]آنزیم های فیبرینولیتیک عواملی هستند که لخته های فیبرین را حل می کنند
[ترجمه ترگمان]آنزیم های \"Fibrinolytic\" agents هستند که لخته fibrin رو حل می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Objective To evaluate the effect of fibrin glue on preventing adhesion after celiac operation.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر چسب فیبرین بر جلوگیری از چسبندگی پس از عمل سلیاک
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثر چسب fibrin روی جلوگیری از چسبندگی پس از عملیات سلیاک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Conclusion: Fibrin glue can be a good sustained release carrier of MTX or CDDP, except ADM.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: چسب فیبرین میتواند یک حامل خوب رهش پایدار MTX یا CDDP به جز ADM باشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: چسب fibrin می تواند یک حامل بار پایدار از MTX یا CDDP باشد، به جز ADM
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. After secretion into the blood, these four vitamin K-dependent proteins from part of the coaguLation (fibrin) through a series of enzymatic actions, and last the cruor process has been fulfilled.
[ترجمه گوگل]پس از ترشح در خون، این چهار پروتئین وابسته به ویتامین K از بخشی از انعقاد (فیبرین) از طریق یک سری اقدامات آنزیمی انجام می شود و در آخر فرآیند cruor انجام می شود
[ترجمه ترگمان]پس از ترشح خون، این چهار پروتیین وابسته به ویتامین کا به بخشی از the (fibrin)از طریق یک سری اقدامات آنزیمی، و آخرین فرآیند cruor انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Conclusion: Fibrin sealant occlusion method is effective for the postoperative enterocutaneous fistula.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: روش انسداد فیبرین سیلانت برای فیستول انتروکوتانئوس بعد از عمل موثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: روش انسداد زوار sealant برای فیستول postoperative enterocutaneous موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The necrotic epithelium becomes embedded in exuding fibrin and red and white cells, so that a grayish pseudomembrane is formed-commonly over the tonsils, pharynx or larynx.
[ترجمه گوگل]اپیتلیوم نکروزه در فیبرین تراوش کننده و گلبول های قرمز و سفید قرار می گیرد، به طوری که یک غشای کاذب مایل به خاکستری - معمولاً روی لوزه ها، حلق یا حنجره تشکیل می شود
[ترجمه ترگمان]بافت پوششی از بافت necrotic در exuding و سلول های سفید و سفید قرار داده می شود، به طوری که a خاکستری رنگی معمولا بر روی the، حلق یا حنجره شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The fibrin exudation was occurred in 10 eyes. IOP elevation was found in 4 eyes.
[ترجمه گوگل]تراوش فیبرین در 10 چشم انجام شد افزایش IOP در 4 چشم مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]The fibrin در ۱۰ چشم اتفاق افتاد ارتفاع IOP در ۴ چشم یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Objective To evaluate the effects of fibrin glue and gatifloxacin on preventing adhesion and local infection of tendon after tenorrhaphy.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات چسب فیبرین و گاتی فلوکساسین در جلوگیری از چسبندگی و عفونت موضعی تاندون پس از تنورافی
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات چسب fibrin و gatifloxacin در جلوگیری از چسبندگی و عفونت موضعی of بعد از tenorrhaphy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید