fibber

/ˈfɪbər//ˈfɪbə/

دروغگو، چاپ زن

جمله های نمونه

1. Fibber! You couldn't run 10km, let alone a marathon!
[ترجمه مبین] Fibber شما نمی توانید 10 کیلومتر بدوید چه برسد به یک ماراتون
|
[ترجمه گوگل]فیبر! شما نمی توانستید 10 کیلومتر بدوید چه برسد به ماراتن!
[ترجمه ترگمان]fibber! شما نمی توانید ۱۰ کیلومتر بدوید، چه برسد به یک ماراتن!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pragmatic fibber is one who lies "when the situation calls for it.
[ترجمه گوگل]فیبر پراگماتیک کسی است که «زمانی که موقعیت آن را بخواهد دروغ می گوید
[ترجمه ترگمان]The واقع گرایانه فردی است که \"زمانی که وضعیت خواستار آن است\" دروغ می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Dwayne Dawkins is a darn fibber and I saw Arnold Adams talking to someone with a funny accent.
[ترجمه گوگل]دواین داوکینز یک فیبر لعنتی است و من آرنولد آدامز را دیدم که با شخصی با لهجه ای خنده دار صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]جاک داوکینس a است و من آرنولد آدامز را دیدم که با لهجه خنده دار حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Filler adopts imported superfine fibber, mild, permeability is strong, especially suitable for office, travel and household use.
[ترجمه گوگل]فیلر از فیبر بسیار ریز وارداتی استفاده می کند، ملایم، نفوذپذیری قوی است، به ویژه برای دفتر، مسافرت و مصارف خانگی مناسب است
[ترجمه ترگمان]Filler با استفاده از superfine fibber، ملایم، تراوایی، قوی است، به خصوص برای اداره، سفر و استفاده خانگی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His reaction is like Fibber McGee's closet. If you violate his rights, a whole bunch of stuff comes tumbling out!
[ترجمه گوگل]واکنش او مانند کمد فیبر مک گی است اگر حقوق او را زیر پا بگذارید، کلی چیز از بین می رود!
[ترجمه ترگمان]عکس العمل او شبیه کمد Fibber است اگه حقوق خودش رو نقض کنی یه مشت خرت و پرت ها از دهنم بیرون میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is normal that chemical fibber and other raw material are supplied, this will be helpful for textile industry reducing cost, enhance competition ability.
[ترجمه گوگل]طبیعی است که الیاف شیمیایی و سایر مواد خام عرضه شود، این برای صنعت نساجی کاهش هزینه، افزایش توانایی رقابت مفید خواهد بود
[ترجمه ترگمان]طبیعی است که مواد شیمیایی fibber و سایر مواد خام تامین شوند، این امر برای کاهش هزینه ها و افزایش توانایی رقابت برای صنعت نساجی مفید خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Circumstance of briefs of dress windtight chemical fibber is met more flooey.
[ترجمه گوگل]شرایط شلوارک از الیاف شیمیایی ضد باد بیشتر flooey است
[ترجمه ترگمان]Circumstance از لباس dress شیمیایی ماده شیمیایی با flooey بیشتری آشنا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Carpet of abb of L, impress or chemical fibber blanket, if above the time that sets furniture is too long, meeting press press leaves a mark.
[ترجمه گوگل]فرش سبوس دار ال، امپرس یا پتوی الیاف شیمیایی، اگر بیشتر از زمانی که مبلمان را می بندد طولانی باشد، پرس میتینگ اثری بر جای می گذارد
[ترجمه ترگمان]فرش of از L، تحت تاثیر قرار می دهد و یا پتوی fibber شیمیایی را تحت تاثیر قرار می دهد، در صورتی که در بالای زمانی که چیدن میز بسیار طولانی باشد، فشار مطبوعاتی یک علامت گذاشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You should never believe what he says because he is a fibber .
[ترجمه گوگل]شما هرگز نباید حرف های او را باور کنید زیرا او یک فیبر است
[ترجمه ترگمان]تو هرگز نباید چیزی رو که اون میگه رو باور کنی چون اون یه fibber
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Modern industry civilization created rich corporeal wealth, the nylon that invents at the beginning of this century (chemical fibber) be known as one of inventions with 20 the greatest centuries.
[ترجمه گوگل]تمدن صنعت مدرن ثروت مادی غنی را به وجود آورد، نایلونی که در آغاز این قرن اختراع شد (الیاف شیمیایی) به عنوان یکی از اختراعات با 20 قرن بزرگ شناخته شد
[ترجمه ترگمان]تمدن مدرن صنعتی ثروت corporeal غنی را خلق کرد، نایلون که در ابتدای این قرن اختراع شد (fibber شیمیایی)به عنوان یکی از اختراعات ۲۰ قرن شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The predecessor of my company is river shade city factory of the first chemical fibber, only then achieve 198 mill-owner should produce polyester fibber short staple.
[ترجمه گوگل]سلف شرکت من رودخانه سایه کارخانه شهرستان از الیاف شیمیایی اولین است، تنها پس از آن دستیابی به 198 کارخانه صاحب باید فیبر پلی استر کوتاه منگنه تولید کند
[ترجمه ترگمان]پیش از این شرکت من، کارخانه شهر سایه رودخانه در اولین fibber شیمیایی است، تنها پس از آن به ۱۹۸ کارخانه تولید پلی استر تبدیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By the way, I think you are more interested in synthetic fibber.
[ترجمه گوگل]در ضمن فکر کنم بیشتر به الیاف مصنوعی علاقه داری
[ترجمه ترگمان]راستی، من فکر می کنم شما بیشتر به fibber مصنوعی علاقمند هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You shall never believe what he say because he is a fibber.
[ترجمه گوگل]شما هرگز حرف او را باور نخواهید کرد زیرا او یک فیبر است
[ترجمه ترگمان]تو هرگز باور نخواهی کرد که او چه می گوید چون آدم fibber است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. JANSHU slipper with complete range of specification, delicate design showed on the slipper, 100% cotton, chemical fibber, embroidered logo, printed logo, suitable for all kinds of hotels.
[ترجمه گوگل]دمپایی JANSHU با طیف کامل مشخصات، طراحی ظریف روی دمپایی، 100% پنبه، الیاف شیمیایی، آرم دوزی، آرم چاپی، مناسب برای انواع هتل ها
[ترجمه ترگمان]دمپایی JANSHU با طیف کاملی از ویژگی ها، طراحی ظریف بر روی کفش، ۱۰۰ % پنبه، fibber شیمیایی، لوگوی embroidered شده، برای انواع هتل ها مناسب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• liar, one who tells fibs
a fibber is someone who tells fibs; an informal word.

پیشنهاد کاربران

مثال؛
Don’t believe a word he says, he’s a notorious fibber.
A parent might scold their child by saying, “Stop being a fibber and tell the truth. ”
In a conversation about dishonesty, someone might say, “It’s hard to trust a fibber. ”
Liar
Fabricator
کسی که چاخان میکنه
دروغگو
خالی بند !

بپرس