fiat money

/ˈfaɪætˈmʌni//ˈfaɪætˈmʌni/

اسکناس بی پشتوانه (که به فرمان و اعتبار سلطان یا دولت و غیره در جریان گذاشته می شود)، پول کاغذکه بحکم قانون رواج یابدوتعهدی برای پرداخت ان نباشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: paper currency that is dependent for its value on a government fiat or decree, and cannot be exchanged for gold or silver.

جمله های نمونه

1. Fiat money has not only no particular value in use, it doesn't even really have a value in exchange except that which is decreed that it would have.
[ترجمه گوگل]پول فیات نه تنها ارزش خاصی در استفاده ندارد، بلکه واقعاً ارزشی در مبادله ندارد، مگر آن چیزی که مقرر شده باشد
[ترجمه ترگمان]\"فیات\" نه تنها دارای ارزش ویژه ای برای استفاده نیست، بلکه حتی یک مقدار در ارز نیز ندارد، به جز آن که مقرر شده است این پول داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Fiat money has not only no particular value in use, it doesn't even really hxdye a value in exchange except that which is decreed that it would hxdye.
[ترجمه گوگل]پول فیات نه تنها ارزش خاصی در استفاده ندارد، بلکه واقعاً ارزشی را در مبادله نشان نمی‌دهد، مگر آن چیزی که مقرر شده است hxdye باشد
[ترجمه ترگمان]\"فیات\" نه تنها دارای ارزش ویژه ای برای استفاده نیست، بلکه حتی ارزش مبادله را نیز به همراه دارد، به جز آن که مقرر شده است که این مقدار مجاز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This may be the last chance for fiat money.
[ترجمه گوگل]این ممکن است آخرین فرصت برای پول فیات باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکنه آخرین شانس برای پول fiat باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This may be the last chance fiat money.
[ترجمه گوگل]این ممکن است آخرین فرصت پول فیات باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است آخرین شانس fiat باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fiat money has worked well since Richard Nixon ended the dollar's peg to gold 40 years ago this week, but this latest recession must gnaw at believers.
[ترجمه گوگل]پول فیات از زمانی که ریچارد نیکسون 40 سال پیش در این هفته به پیوند دلار با طلا پایان داد، به خوبی کار کرده است، اما این رکود اخیر باید مومنان را آزار دهد
[ترجمه ترگمان]پول فیات که از زمان ریچارد نیکسون تا ۴۰ سال پیش در این هفته به طلا تبدیل شده بود به خوبی کار کرده است، اما این بحران اقتصادی اخیر باید مومنان را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As David Malpass of Encimaglobal reported and the New York Sun web site echoed, Greenspan enigmatically stated that "Fiat money has no place to go but gold. . . Gold is the canary in the coal mine.
[ترجمه گوگل]همانطور که دیوید مالپاس از Encimaglobal گزارش داد و وب‌سایت نیویورک سان نیز تکرار کرد، گرینسپن به طرز معمایی بیان کرد که «پول فیات جایی جز طلا ندارد طلا قناری در معدن زغال‌سنگ است
[ترجمه ترگمان]همانطور که دیوید Malpass از سایت Encimaglobal گزارش داد و وب سایت شرکت سان نیویورک نیز منعکس شد، گرینسپن به طور مرموزی اظهار داشت که \" فیات هیچ جایی برای رفتن ندارد اما طلا در معدن زغال سنگ قناری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By contrast, modern currency, as fiat money, is intrinsically worthless.
[ترجمه گوگل]در مقابل، ارز مدرن، به عنوان پول فیات، ذاتاً بی ارزش است
[ترجمه ترگمان]در مقابل، واحد پول مدرن، به عنوان پول فیات، ذاتا بی ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The phenomenon of liquidity preference can find no place in a model that admits of only one asset, fiat money.
[ترجمه گوگل]پدیده ترجیح نقدینگی در مدلی که تنها یک دارایی، یعنی پول فیات را می پذیرد، جایی پیدا نمی کند
[ترجمه ترگمان]پدیده اولویت نقدینگی هیچ جایی را در مدلی که تنها به یک دارایی نیاز دارد، به عنوان پول فیات در نظر نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sometime during this century, people will question the validity of the fiat money system.
[ترجمه گوگل]در طول این قرن، مردم اعتبار سیستم پولی فیات را زیر سوال خواهند برد
[ترجمه ترگمان]در طول این قرن، مردم اعتبار سیستم پول فیات را زیر سوال می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His most recent book, titled "End the Fed, " takes aim at central banks the world over, blaming fiat money systems and fractional reserve banking for the world's increasingly volatile economies.
[ترجمه گوگل]کتاب اخیر او با عنوان «پایان دادن به فدرال رزرو»، بانک‌های مرکزی در سراسر جهان را هدف قرار می‌دهد و سیستم‌های پولی فیات و بانکداری ذخایر کسری را برای اقتصادهای بی‌ثبات جهان مقصر می‌داند
[ترجمه ترگمان]تازه ترین کتاب او با عنوان \"پایان\" بانک مرکزی \"، هدف خود را در بانک مرکزی جهان به عهده می گیرد، سیستم های پولی فیات را مقصر می داند و بانکداری ذخیره جزئی را برای اقتصاد رو به وخامت جهان هدف قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are two forms of money : commodity money and fiat money.
[ترجمه گوگل]دو شکل پول وجود دارد: پول کالایی و پول فیات
[ترجمه ترگمان]دو نوع پول وجود دارد: پول کالا و پول فیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Their preparedness to do something for me which might be to give me fiat money.
[ترجمه گوگل]آمادگی آنها برای انجام کاری برای من که ممکن است به من پول فیات بدهند
[ترجمه ترگمان]preparedness برای انجام کاری که به من پول بدهد، preparedness بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. According to their value foundation, Legaltender can be divided into Legal Metal Money and Fiat Money.
[ترجمه گوگل]با توجه به پایه ارزشی آنها، Legaltender را می توان به Legal Metal Money و Fiat Money تقسیم کرد
[ترجمه ترگمان]با توجه به ارزش آن ها، Legaltender را می توان به پول متال قانونی و فیات تقسیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• money decreed by government

پیشنهاد کاربران

پول بی پشتوانه، پول حکمی، پول دستوری یا پول اعتباری پول فیات، پولی است که ارزشش ذاتی نبوده و تنها ناشی از دستور دولتی یا قانون باشد. نام آن از واژه لاتین فیات به معنی بگذارید انجام شود گرفته شده است. این نوع پول با پول کالایی متفاوت است که در آن یک کالا ( معمولاً فلزات گرانبها نظیر طلا و نقره ) به عنوان پول مورد استفاده قرار می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

در ایالات متحده طبق اصلاحات ریچارد نیکسون به نام شوک نیکسون در ۱۹۷۱ بر نمایندگی پولی مستقیم دلار آمریکا به طلا پایان داد. از آن زمان تا به حال همه پول های مورد استفاده در سراسر دنیا از جمله دلار آمریکا، پوند انگلستان، یورو و ریال ایران پول بی پشتوانه اند.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Fiat_money
fiat money ( اقتصاد )
واژه مصوب: پول فرمانی
تعریف: پولی که دولت به عنوان وجه رایج قانونی وضع می کند ولی پشتوانۀ کالای بهادار را ندارد و بنابراین، ارزش حقیقی آن تابع رابطۀ عرضه و تقاضا است، نه موادی که از آن ساخته شده است

بپرس