fewer

/ˈfjuər//ˈfjuːə/

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: comparative of few.
متضاد: more
اسم ( noun )
• : تعریف: (used with a pl. verb) a smaller number.
متضاد: more

- Next time I'll buy fewer.
[ترجمه پویا باقری] دفعه ی بعدی کمتر خرید خواهم کرد
|
[ترجمه دلیلی] دفعه ی بعد من کمتر خرید خواهم کرد
|
[ترجمه مهدی] دفعه بعدی کمتر خرید خواهم کرد
|
[ترجمه کوروش سفارزاده] دفعه بعدی کمتر خرید خواهم کرد.
|
[ترجمه صبا] دفعه بدی کمتر خرید خواهم کرد
|
[ترجمه هیوا شاه تقی] دفعه ی بعد کمتر خرید خواهم کرد
|
[ترجمه یک یکشون] دفعه ی بعد کمتر میخرم
|
[ترجمه علی معربی] بعد از این کمتر میخرم
|
[ترجمه 홈ㅋ미] دروقت دیگر کمتر خرید خواهم کرد
|
[ترجمه گوگل] دفعه بعد کمتر میخرم
[ترجمه ترگمان] دفعه بعدی کم تر می خرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. fewer students are opting for math classes
شمار کمتری از دانشجویان کلاس های ریاضی را برمی گزینند.

2. no fewer than five children died
شمار بچه هائی که مردند از پنج کمتر نبود.

3. smoke fewer cigarets and drink less beer
سیگار کمتر بکش و آبجو کمتر بخور!

4. no fewer than
نه کمتر از،کم نه،کم نبودند کسانی که

5. if you want to lose weight, consume fewer calories
اگر می خواهی وزن کم کنی کمتر کالری مصرف کن.

6. our dilemma was whether to lower prices or to accept fewer sales
معضل ما این بود که اگر قیمت ها را کم نمی کردیم فروش ما کم می شد.

7. Fewer than 7% of asylum seekers are accepted as political refugees.
[ترجمه گوگل]کمتر از ۷ درصد از پناهجویان به عنوان پناهنده سیاسی پذیرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]کم تر از ۷ درصد از پناهجویان به عنوان پناهنده سیاسی پذیرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Women commit fewer crimes than men.
[ترجمه گوگل]زنان کمتر از مردان مرتکب جرم می شوند
[ترجمه ترگمان]زنان نسبت به مردان مرتکب جرایم کمتری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The firm has less money and fewer staff than last year.
[ترجمه گوگل]این شرکت نسبت به سال گذشته پول کمتر و کارکنان کمتری دارد
[ترجمه ترگمان]این شرکت پول کمتری نسبت به سال گذشته دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Williams is a conservative who advocates fewer government controls on business.
[ترجمه خامه ای] ممنون
|
[ترجمه گوگل]آقای ویلیامز محافظه‌کاری است که از کنترل کمتر دولت بر تجارت حمایت می‌کند
[ترجمه ترگمان]آقای ویلیامز یک محافظه کار است که از کنترل های دولت کمتری در زمینه تجارت حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Fewer students are opting for science courses nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه کمتر دانش‌آموزی برای دوره‌های علمی انتخاب می‌کند
[ترجمه ترگمان]امروزه دانش آموزان کمتری دوره های علوم را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fewer people write with their left hand than with their right.
[ترجمه گوگل]کمتر کسی با دست چپ می نویسد تا با دست راست
[ترجمه ترگمان]افراد کمتری با دست چپ خود نسبت به with نامه می نویسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Better living conditions mean more live births and fewer stillbirths.
[ترجمه گوگل]شرایط زندگی بهتر به معنای تولد بیشتر زنده و مرده زایی کمتر است
[ترجمه ترگمان]شرایط زندگی بهتر به معنای تولد زنده بیشتر و زایمان کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Islamic calendar has fewer days than the Gregorian calendar.
[ترجمه گوگل]تقویم اسلامی تعداد روزهای کمتری نسبت به تقویم میلادی دارد
[ترجمه ترگمان]تقویم اسلامی کم تر از تقویم گرگوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The detective discovered no fewer than 35 fingerprints.
[ترجمه گوگل]کارآگاه کمتر از 35 اثر انگشت کشف کرد
[ترجمه ترگمان]کارآگاه کشف کرد که کم تر از ۳۵ تا اثر انگشت پیدا شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. I was given less cake and fewer biscuits than she had.
[ترجمه گوگل]به من کیک کمتر و بیسکویت کمتری نسبت به او داده شد
[ترجمه ترگمان]من کم تر از او کیک و بیسکوییت کمتری به من داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He was advised to smoke fewer cigarettes and drink less beer.
[ترجمه گوگل]به او توصیه شد که کمتر سیگار بکشد و کمتر آبجو بنوشد
[ترجمه ترگمان]به او توصیه کرد که سیگار کمتری دود کند و آبجو کم تر بنوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• less, of a smaller amount
less, smaller amount

پیشنهاد کاربران

fewer به معنی کمتر برای اسامی قابل شمارش.
less به معنی کمتر برای اسامی غیر قابل شمارش.
کمتر
مثال: There are fewer people here than I expected.
تعداد افراد در اینجا کمتر از انتظار من است.
تفاوت fewer و less:
fewer برای اشاره به تعداد در میان چیزهایی که شمرده می شوند، مانند �انتخاب های کمتر� و �مشکلات کمتر� استفاده می شود.
less برای اشاره به کمیت یا مقدار در میان چیزهایی که اندازه گیری می شوند، مانند �زمان کمتر� و �تلاش کمتر� استفاده می شود.
Fever = تب ، تب کردن
Fewer = کمتر
ما برای مقایسه افراد و یا اجسام از er استفاده میکنیم، مثل . . . faster/bigger/ longer, etc
حالا اگر صفت ما دو یا چند سیلابی باشه از more قبل از صفت استفاده میکنیم، مثل more expensive/ more intelligent
...
[مشاهده متن کامل]

متضاد less, more هست در صورتی که noun ما غیر قابل شمارش ( Uncountable ) باشه و در صورت وجود اسم قابل شمارش ( Countable ) از fewer استفاده میکنیم
Examples :
. I spend more time on the phone than you.
. You spend less time on the phone than i.
With Countable nouns:
I get more calls than you
U get fewer calls than I

Example :
Women commit fewer crimes than men
Fewer ✔️
Less ❌
a smaller
تعداد خیلی کم ( مفهوم منفی می دهد. )
کمتر ( برای اسامی قابل شمارش استفاده می شود )
کمتر، محدود ، حداقل
کمتر برای count nouns
کمتر ، معدود
کمتر از
حداقل
یک صفت عالی هستش به معنای کم تر
ما برای مقایسه ی دو شخص یا دو مکان ویا دوچیز از صفات برتر استفاده میکنیم . وقتی میخواییم یک صفت مقایسه ای درست کنیم اگه اون صفت کوتاه باشه میتونیم er رو به آخرش اضافه کنیم مثل longer واگه یه صفت چند بخشی باشه باید قبل از صفت more بیاریم برای مثال
more expensive به معنی گران تر . more هم با قابل شمارش ها و هم با غیرقابل شمارش ها میاد ولی متضاد more , که less است با غیر قابل شمارش ها میاد و متضاد more که با قابل شمارش ها میاد fewer است و هر دوتاشم معنی کمتر رو میدن.
کمتر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس