• : تعریف: seldom seen; not often happening; infrequent.
- In this town, sunny days are few and far between.
[ترجمه شیوا گلشن] روزهای آفتابی در این شهر بسیار اندک و نادر است
|
[ترجمه گوگل] در این شهر، روزهای آفتابی کم است [ترجمه ترگمان] در این شهر روزه ای آفتابی بسیار اندک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. In this economic climate new ideas were few and far between.
[ترجمه گوگل]در این شرایط اقتصادی، ایدههای جدید بسیار اندک بود [ترجمه ترگمان]در این فضای اقتصادی، ایده های جدید بسیار اندک و دور از هم بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The sunny intervals we were promised have been few and far between.
[ترجمه گوگل]فواصل آفتابی که به ما قول داده بودند کم بوده است [ترجمه ترگمان]فواصل آفتابی که به ما قول داده بودیم مدتی طولانی و دور بوده ایم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. People who work as hard as you are few and far between!
[ترجمه گوگل]افرادی که به اندازه شما زحمت می کشند کم هستند! [ترجمه ترگمان]مردمی که به سختی شما کار می کنند! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Jobs are few and far between at the moment.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر مشاغل بسیار اندک هستند [ترجمه ترگمان](جابز)در حال حاضر بین آن ها بسیار کم و بیش فاصله دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Holidays are few and far between for a salary man.
[ترجمه گوگل]تعطیلات برای یک مرد حقوق بگیر کم است [ترجمه ترگمان]تعطیلات کم و بیش برای یک مرد حقوقی بسیار دور است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The buses to our village are few and far between.
[ترجمه گوگل]اتوبوسهایی که به روستای ما میرسند کم و زیاد هستند [ترجمه ترگمان]اتوبوس ها در روستای ما بسیار کم و بسیار فاصله دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Proven strikers are few and far between and Ferguson can not afford to gamble on potential.
[ترجمه گوگل]مهاجمان اثبات شده اندک هستند و فرگوسن نمی تواند روی پتانسیل قمار کند [ترجمه ترگمان]ثابت شده اعتصاب کنندگان کم و بیش نیستند و فرگوسن می تواند توانایی شرط بندی بر روی پتانسیل را نداشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But now, any visible signs of success were few and far between.
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر، هر نشانه قابل مشاهده ای از موفقیت اندک بود [ترجمه ترگمان]اما اکنون، هر نشانه ای از موفقیت اندک و دور از آن وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Deaf postgraduates, who are few and far between, have little chance of taking a higher degree.
[ترجمه گوگل]فارغ التحصیلان ناشنوا، که تعدادشان کم است، شانس کمی برای گرفتن مدرک بالاتر دارند [ترجمه ترگمان]ناشنوایان postgraduates، که تعدادشان کم و زیاد است، شانس کمی برای گرفتن درجه بالاتر دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The instances of this happening are few and far between.
[ترجمه گوگل]مواردی که در این مورد اتفاق می افتد بسیار اندک است [ترجمه ترگمان]مواردی که این اتفاق می افتد معدود و فاصله کمتری دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sanatorium beds were few and far between, and often had to be obtained through influence.
[ترجمه گوگل]تختهای آسایشگاه بسیار اندک بود و اغلب باید از طریق نفوذ به دست میآمد [ترجمه ترگمان]تخت ها چند متر و بیشتر فاصله داشتند و اغلب باید از طریق نفوذ به دست می آمدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The schools are crowded, and good teachers are few and far between.
[ترجمه مهدی] تو مدارس پر جمعیت و شلوغ ؛ به ندرت معلم خوب پیدا میشه
|
[ترجمه گوگل]مدارس شلوغ است و معلمان خوب اندک هستند [ترجمه ترگمان]مدارس شلوغ هستند و معلم های خوب خیلی بین آن ها فاصله دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Good jobs are few and far between these days.
[ترجمه مهدی] مشاغل خوب این روزها بندرت پیدا میشن. . . .
|
[ترجمه گوگل]این روزها مشاغل خوب کم هستند [ترجمه ترگمان]مشاغل خوب خیلی بین این روزها وجود دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Rough edges are few and far between.
[ترجمه گوگل]لبه های ناهموار کم و زیاد هستند [ترجمه ترگمان]لبه ها کمی هستند و فاصله کمی دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. At a time when house sales are few and far between, successful transactions are those where realistic prices are asked.
[ترجمه گوگل]در زمانی که خرید و فروش خانه کم است، معاملات موفق معاملاتی هستند که در آن قیمتهای واقعی خواسته میشود [ترجمه ترگمان]در زمانی که فروش خانه کم و فاصله است، معاملات موفق آن هایی هستند که در آن قیمت واقع گرایانه مطرح می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید