feu
(در اصل) حق داشتن زمین در مقابل دادن کرایه به ارباب (به جای بیگاری و خدمت جنگی برای ارباب)، مالکیت زمین (به طور پشت اندرپشت) در مقابل پرداخت سالیانه ی وجه ثابت، زمینی که بدین طریق مورد استفاده بود
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
FEU ( حملونقل دریایی )
واژه مصوب: واچ
تعریف: ← واحد چهل پایی
واژه مصوب: واچ
تعریف: ← واحد چهل پایی