fetishize

جمله های نمونه

1. People fetishize food more than they did before.
[ترجمه نصراله] مردم امروزه بیش از قبل غذایی که می خورند را به چشم کالایی باارزش می بینند.
|
[ترجمه گوگل]مردم بیشتر از قبل غذا را فتیش می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم بیشتر از قبل غذا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They would have been more of an economic powerhouse if they didn't fetishize authoritarian governance-, but I would be less afraid of them if they did open up.
[ترجمه گوگل]اگر حکومت اقتدارگرایانه را فتیش نمی کردند، آنها بیشتر یک نیروگاه اقتصادی بودند، اما اگر باز می کردند، من کمتر از آنها می ترسیدم
[ترجمه ترگمان]آن ها اگر حکومتی استبدادی نباشند، از قدرت اقتصادی بیشتری برخوردار خواهند بود، اما در صورت باز کردن آن ها از آن ها کم تر می ترسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Just as some women grow up unconsciously drawn to men who remind them of their father, some men fetishize feet because of a former classmate who constantly played footsie under the table.
[ترجمه گوگل]درست همانطور که برخی از زنان ناخودآگاه به سمت مردانی بزرگ می شوند که آنها را به یاد پدرشان می اندازند، برخی از مردان نیز به خاطر همکلاسی سابق خود که دائماً زیر میز پاهای خود را بازی می کرد، پاها را فتیش می کنند
[ترجمه ترگمان]درست هنگامی که برخی از زنان به طور ناخود آگاه به سوی مردانی کشیده می شوند که پدرشان را یاد می دهند، برخی از مردان به خاطر همکلاسی سابق خود که دائما در زیر میز بازی می کردند پا به پا می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is what leads him to his first sexual conquest, and then to the countless conquests where he can fetishize his strategy.
[ترجمه گوگل]این همان چیزی است که او را به اولین تسخیر جنسی خود و سپس به فتوحات بی شماری می کشاند که در آنجا می تواند استراتژی خود را فتیش کند
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که او را به اولین فتح جنسی رهنمون می شود، و سپس به فتوحات بی شماری که در آن می تواند استراتژی خود را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gregorio, mindful that his famous character wouldn't expect him to accurately render the noumenal world, doesn't fetishize historical verisimilitude.
[ترجمه گوگل]گرگوریو، با توجه به این که شخصیت معروفش از او انتظار ندارد که جهان اسمی را به درستی بیان کند، حقیقت شناسی تاریخی را فتیش نمی کند
[ترجمه ترگمان]Gregorio که می دانست شخصیت مشهور او از او انتظار ندارد که به طور دقیق جهان را درست کند، این واقعیت تاریخی را باور نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• make a fetish of; treat an object as fetish (also fetishise)

پیشنهاد کاربران

بت انگاری کردن از چیزی
مثال:
architectural ornament is culturally fetishized
فرهنگ جامعه، از تزئینات معماری، بت انگاری می کند
فتیش سازی کردن
I seriously don't understand why people fetishize this
داشتن علاقه جنسی به یک شیء یا قسمتی از بدن غیر از اندام های جنسی
فتیشیدن
م. ث
همه چی که نباید بِفِتیشی. باید محدودیت داشته باشه.

بپرس