fetish

/ˈfetɪʃ//ˈfetɪʃ/

معنی: طلسم، بت، صنم
معانی دیگر: (مجازی - هر چیزی که بیش از حد معمول مورد علاقه یا پیروی باشد) وسواس، خوره ی چیزی بودن، بت واره ساختن (از چیزی)، جادو (اشیایی که به ویژه در نظر قبایل بدوی دارای قدرت ماورا طبیعه هستند)، اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده و موردپرستش قرارمی گرفتند، خرافات

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an object believed to be inhabited by a spirit or to have magical powers, as of protection.

(2) تعریف: an object, idea, behavior, or the like to which a person devotes excessive attention or belief.

- She makes a fetish of grooming her hair.
[ترجمه تذنتا] لتلتالتل
|
[ترجمه گوگل] او از مرتب کردن موهایش فتیش می کند
[ترجمه ترگمان] اون یه وسواس داره که موهاش رو مرتب کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: an object or nongenital body part that consistently arouses sexual desire.

مترادف ها

طلسم (اسم)
bewitchment, mumbo jumbo, amulet, talisman, spell, fetish, mascot, charm, incantation, cantrip, juju, joss, obeah, phylactery

بت (اسم)
fetish, eidolon, idol, juju

صنم (اسم)
fetish, idol, ephod

انگلیسی به انگلیسی

• object of blind adoration; idolized object
a fetish is a strong liking or need for a particular object or activity which gives a person sexual pleasure and excitement.
a fetish is also an activity that you have an extremely strong and excessive desire to do.

پیشنهاد کاربران

بت واره
A sexual interest in an object or a part of the body other than the sexual organs/ a form of sexual desire in which gratification is strongly linked to a particular object or activity or a part of the body other than the sexual organs
...
[مشاهده متن کامل]

فتیش یک نوع علاقه جنسی به بعضی اشیاء یا قسمت هایی از بدن انسان، به جز اندام های تناسلی، می باشد. مانند عروسک، کفش، مو، پا، شکم و . . .
A rubber/foot fetish
He has a fetish for/about high heels
Pope Alexander VI’s supposed fetishes

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/fetish
پرورن ( pərvərən )
پر ( پیشوند به آآرِش پراکندگی ) ورن ( شهوت جنسی )
نوعی تمایل جنسی به قسمتهایی از بدن، اشیاء، و یا رفتارهای خاص . . . مثال:فتیش دست، فتیش پا
دیکشنری مثلا driver : دراور : راننده
علاقه وسواس گونه
علاقه ی شدید
هوس، وسواس
Superstion
1 - خوره ( جنسی، وسواسی، علاقه و . . . )
2 - اشیاء یا موجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده و موردپرستش قرارمی گرفتند!
نوعی تمایل جنسی به قسمتهایی از اعضای بدن، اشیاء، ویا رفتارهای خاص . . . بعنوان مثال فتیش دست، فتیش پا، فتیش کچلی
a form of sexual behaviour in which gratification is linked to an abnormal degree to a particular object, activity, part of the body, etc
خرافات
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس